معرفی فیلم شهر زمستانی (Salem\’s Lot)

معرفی فیلم شهر زمستانی (Salem’s Lot)

فیلم «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) یک اثر ترسناک فراطبیعی محصول ۲۰۲۴ به کارگردانی و نویسندگی گری دابرمن است که بر اساس رمان کلاسیک استیون کینگ با همین نام ساخته شده است. این فیلم داستان بن میرز، نویسنده ای را روایت می کند که پس از بازگشت به زادگاهش، اورشلیم لات، متوجه می شود شهری که روزگاری آرام بوده، اکنون توسط یک نیروی اهریمنی خون آشامی تسخیر شده است.

اقتباس از آثار استیون کینگ، پادشاه ژانر وحشت، همواره با چالش ها و انتظارات فراوانی همراه بوده است. رمان Salem’s Lot که یکی از برجسته ترین آثار اولیه کینگ محسوب می شود، داستانی کلاسیک از نفوذ شر به یک جامعه کوچک را بازگو می کند. نسخه جدید «شهر زمستانی» تلاش دارد این داستان ماندگار را برای مخاطبان امروزی بازسازی کند، اما در این مسیر با نقاط قوت و ضعف متعددی روبه رو می شود. در این مقاله، به معرفی جامع فیلم، بررسی پیشینه داستانی آن در رمان اصلی، مرور اقتباس های پیشین، و تحلیل عمیق نقاط قوت و ضعف این نسخه جدید خواهیم پرداخت تا جایگاه این فیلم در میان آثار اقتباس شده از کینگ و ژانر وحشت معاصر مشخص شود.

رمان «Salem’s Lot»: قلب تپنده شهر زمستانی

رمان «Salem’s Lot» که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد، دومین رمان استیون کینگ است و به عنوان یکی از ستون های اصلی ادبیات وحشت مدرن شناخته می شود. این رمان فراتر از یک داستان ساده خون آشامی، به تحلیل جامعه ای کوچک می پردازد که چگونه در برابر نفوذ شر از هم می پاشد. کینگ با جزئیات فراوان به معرفی شخصیت ها، تاریخچه شهر اورشلیم لات و فضاسازی محیط می پردازد، به طوری که خواننده به معنای واقعی کلمه در تار و پود این شهر غرق می شود. مضامین اصلی رمان شامل از دست دادن معصومیت، فساد نهادینه در جامعه، تنهایی انسان در برابر نیروهای ناشناخته و نبرد خیر و شر است.

ماندگاری و محبوبیت این رمان نه تنها به خاطر خلق یکی از ترسناک ترین خون آشام ها، بارلو، بلکه به دلیل عمق روانشناختی شخصیت ها و پرداختن به ترس های جمعی از ناشناخته هاست. رمان Salem’s Lot توانست ژانر خون آشامی را از کلیشه های گوتیک صرف فراتر برده و آن را به دنیای واقعی و روزمره پیوند زند، جایی که شر می تواند در هر گوشه ای کمین کرده باشد. این ویژگی ها باعث شده اند که این رمان همواره مورد توجه فیلمسازان و سریال سازان قرار گیرد و الهام بخش اقتباس های متعددی شود.

تاریخچه اقتباس ها: از مینی سریال ۱۹۷۹ تا «شهر زمستانی» جدید

داستان «Salem’s Lot» استیون کینگ، به دلیل پتانسیل بالای دراماتیک و ترسناکش، بارها مورد توجه سینما و تلویزیون قرار گرفته است. هر اقتباس تلاش کرده تا روایت خاص خود را از این رمان ارائه دهد و در این میان، برخی نسخه ها توانسته اند جایگاه ویژه ای در تاریخ ژانر وحشت پیدا کنند.

مینی سریال کلاسیک ۱۹۷۹ (توبی هوپر)

یکی از برجسته ترین و به یادماندنی ترین اقتباس ها از رمان «Salem’s Lot»، مینی سریال تلویزیونی سال ۱۹۷۹ به کارگردانی توبی هوپر، خالق «کشتار با اره برقی در تگزاس»، است. این مینی سریال با وجود محدودیت های تلویزیونی زمان خود، توانست فضایی دلهره آور و به یادماندنی خلق کند. هوپر با تمرکز بر تدریجی بودن نفوذ شر و استفاده از جلوه های ویژه عملی خلاقانه (مانند ظاهر بارلو که یادآور نوسفاراتو است)، توانست ترس را به شکلی ملموس به مخاطب منتقل کند. این نسخه به دلیل وفاداری نسبی به جو و اتمسفر رمان، و همچنین طراحی ترسناک و نمادین خون آشام ها (به ویژه صحنه رالف از پشت پنجره)، تاثیر عمیقی بر نسل خود گذاشت و به یک اثر کالت تبدیل شد. مینی سریال ۱۹۷۹ بیش از سه ساعت زمان داشت که به آن اجازه می داد به شخصیت پردازی و زمینه چینی های رمان بیشتر بپردازد.

سایر اقتباس ها (مانند ۲۰۰۴)

علاوه بر نسخه ۱۹۷۹، اقتباس های دیگری نیز از «Salem’s Lot» ساخته شده اند که از جمله آن ها می توان به مینی سریال تلویزیونی سال ۲۰۰۴ اشاره کرد. این نسخه با بازی راب لو و دونالد ساترلند، تلاشی بود برای ارائه روایتی مدرن تر از داستان کینگ، اما نتوانست به اندازه نسخه توبی هوپر موفق عمل کند و در ذهن مخاطبان ماندگار شود. این اقتباس ها هر یک تلاش هایی برای جذب مخاطبان جدید و ارائه تفسیری متفاوت از رمان بودند، اما اغلب در سایه موفقیت و تاثیرگذاری نسخه کلاسیک ۱۹۷۹ قرار گرفتند.

جایگاه اقتباس ۲۰۲۴: انتظارات اولیه و چالش های ساخت

اقتباس جدید «شهر زمستانی» (۲۰۲۴) به کارگردانی گری دابرمن، از همان ابتدا با انتظارات بالایی روبرو بود، به ویژه با توجه به موفقیت های قبلی دابرمن در اقتباس های دیگر از کینگ (مانند «آن» It) و تخصص او در ژانر وحشت. با این حال، تولید این فیلم با چالش های متعددی همراه شد؛ از جمله تأخیرهای پیاپی در تاریخ اکران به دلیل مسائل مربوط به همه گیری کووید-۱۹ در مرحله پس تولید و تردیدهای استودیو برادران وارنر در مورد اکران سینمایی. در نهایت، این فیلم به جای اکران گسترده در سینماها، به صورت مستقیم از طریق پلتفرم مکس منتشر شد. این تصمیم، به همراه شنیده ها مبنی بر کاهش قابل توجه زمان فیلم نسبت به نسخه اولیه، چالش های فیلمنامه و تدوین را از همان ابتدا برجسته کرد و سوالاتی را در مورد کیفیت نهایی اثر به وجود آورد.

معرفی فیلم «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) 2024: شناسنامه و اطلاعات کلیدی

فیلم «شهر زمستانی» جدیدترین تلاش برای به تصویر کشیدن یکی از ترسناک ترین رمان های استیون کینگ است. در ادامه به معرفی اطلاعات کلیدی و شناسنامه این اثر می پردازیم:

شناسنامه فیلم

عنوان اصلی Salem’s Lot
عنوان فارسی شهر زمستانی / سیلمز لات
سال انتشار ۲۰۲۴
تاریخ پخش ۴ مهر ۱۴۰۳ (۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴) در جشنواره بیاند فست
۳ اکتبر ۲۰۲۴ در پلتفرم مکس
کارگردان گری دابرمن (Garry Dauberman)
نویسنده گری دابرمن (بر اساس رمان استیون کینگ)
بازیگران اصلی لوئیس پولمن (در نقش بن میرز)، مکنزی لی (در نقش سوزان نورتون)، بیل کمپ (در نقش مت برک)، پیلو اسبک (در نقش استریکر)، الفری وودارد (در نقش دکتر کودی)، ویلیام سدلر (در نقش بارلو)، جردن پرستون کارتر (در نقش مارک پترسون)، جان بنجامین هیکی (در نقش پدر کالاهان)
بودجه نامشخص (اطلاعات عمومی در دسترس نیست)
استودیوهای تولید New Line Cinema, Atomic Monster Productions, Vertigo Entertainment
ژانر ترسناک، فراطبیعی
مدت زمان ۱۰۹ دقیقه (نسخه منتشر شده)
امتیاز IMDb ۵.۷/۱۰
امتیاز Rotten Tomatoes ٪۵۰ (بر اساس ۴۶ نقد)
امتیاز Metacritic ۵۰/۱۰۰ (بر اساس ۱۵ نقد)

خلاصه داستان (بدون اسپویل عمیق)

داستان «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) بر محور بازگشت بن میرز، نویسنده ای موفق، به زادگاه دوران کودکی اش، شهر کوچک و ظاهراً آرام اورشلیم لات (Jerusalem’s Lot)، می چرخد. بن با هدف نوشتن کتابی جدید و کاوش در گذشته خود، خانه ای را که دوران کودکی پرفراز و نشیبی در آن داشته، اجاره می کند. همزمان با ورود او، اتفاقات مرموز و ناپدید شدن هایی در شهر آغاز می شود. به زودی مشخص می شود که این حوادث با ورود یک تاجر عتیقه مرموز به نام ریچارد ک. استریکر و ارباب پنهان او، کرت بارلو (یک خون آشام قدرتمند و باستانی)، به عمارت متروکه مارستن در ارتباط است. بن به همراه گروه کوچکی از ساکنان شهر، شامل معلم مدرسه، یک دکتر محلی و یک پسربچه شجاع، برای مقابله با نیروی اهریمنی که در حال تسخیر اورشلیم لات است، متحد می شوند. آن ها باید قبل از آنکه کل شهر به طعمه خون آشام ها تبدیل شود، راهی برای نابودی این شر پیدا کنند.

تحلیل و نقد فیلم «شهر زمستانی»: نقاط قوت و ضعف از دید منتقدان و مخاطبان

هشدار اسپویل: بخش های بعدی این مقاله شامل جزئیاتی از داستان و پایان بندی فیلم «شهر زمستانی» است که ممکن است تجربه تماشای شما را تحت تاثیر قرار دهد. در صورتی که تمایل به دانستن این جزئیات ندارید، از این بخش عبور کنید.

نقاط قوت

فیلم «شهر زمستانی» در برخی جنبه ها توانسته است به شایستگی ظاهر شود و امتیازات قابل توجهی را کسب کند. یکی از برجسته ترین این نقاط قوت، جلوه های بصری خیره کننده و سینماتوگرافی حساب شده آن است. گری دابرمن با تکیه بر دانش خود در ژانر وحشت، توانسته است با بازی هوشمندانه با نور و سایه، طراحی دکورهای پرجزئیات و قاب بندی های دقیق، فضایی بصری گیرا و تا حد زیادی ترسناک را خلق کند. پالت رنگی فیلم، به ویژه استفاده از تضاد رنگ های قرمز و آبی، که یادآور طرح جلدهای کتاب های استیون کینگ در دهه هفتاد است، به زیبایی بصری اثر افزوده است. همچنین، ترانزیشن های خلاقانه بین صحنه ها، نشان دهنده دقت و وسواس کارگردان در جنبه های فنی فیلم است.

فضاسازی و اتمسفر فیلم نیز از دیگر نقاط قوت آن به شمار می رود. «شهر زمستانی» موفق می شود تا حدی حس اضطراب و وحشت را از طریق محیط، معماری شهر و طراحی هنری منتقل کند. تلاش برای بازآفرینی حس و حال دهه ۷۰ میلادی، هم از نظر بصری و هم از طریق انتخاب موسیقی متن، قابل تقدیر است. این عناصر به مخاطب کمک می کنند تا خود را در دل شهر سیلمز لات و رویدادهای آن حس کند. موسیقی متن نیز نقش مهمی در تشدید تنش و همراهی با روایت ایفا می کند و به اثربخشی صحنه های ترسناک می افزاید.

با وجود برخی ضعف ها در فیلمنامه، «شهر زمستانی» در مواردی ادای دین به منبع اصلی خود، یعنی رمان کینگ، می کند. برخی صحنه ها و ایده های بصری، نشان دهنده وفاداری به روح رمان و حتی مینی سریال ۱۹۷۹ هستند که برای طرفداران قدیمی کینگ می تواند دلنشین باشد. این وفاداری در طراحی بارلو، هرچند زودتر از موعد به تصویر کشیده می شود، اما نمادی از تلاش برای حفظ اصالت منبع است.

نقاط ضعف

با این حال، «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) علی رغم نقاط قوت بصری، از ضعف های بنیادین و قابل توجهی در جنبه های روایی رنج می برد که مانع از تبدیل شدن آن به یک اقتباس ماندگار می شود. اصلی ترین انتقاد به فیلمنامه و ضعف در روایت آن وارد است. فیلم به دلیل عجله در پیشبرد داستان و فشرده کردن رمان حجیم کینگ در زمانی کوتاه (حدود دو ساعت)، بسیاری از جزئیات، زمینه چینی ها و پیچیدگی های رمان را از دست می دهد. این سرعت زدگی باعث می شود داستان سطحی و کم عمق به نظر برسد.

یکی از بزرگترین ایرادات، شخصیت پردازی سطحی است. در رمان کینگ، هر شخصیت، حتی نقش های فرعی، دارای پیش زمینه ای غنی و انگیزه های مشخص است که باعث همذات پنداری مخاطب می شود. اما در فیلم، بسیاری از شخصیت ها، از جمله بن میرز، سوزان نورتون، پدر کالاهان، استریکر و حتی بارلو، بدون عمق و توسعه کافی باقی می مانند. آن ها بیشتر شبیه مدل هایی هستند که صرفاً برای پیشبرد داستان یا مردن به دست خون آشام ها طراحی شده اند. این عدم پرداخت به شخصیت ها، باعث می شود مرگ آن ها تأثیر عاطفی چندانی بر مخاطب نداشته باشد. به عنوان مثال، رابطه عاطفی بن و سوزان در فیلم به سرعت شکل می گیرد و باورپذیری آن با توجه به زمان اندک فیلم، دشوار است. همچنین، شخصیت پدر کالاهان که در رمان با چالش های ایمان و رویارویی جذاب با بارلو دست و پنجه نرم می کند، در فیلم عمدتاً به وابستگی اش به الکل تقلیل یافته و بازی جان بنجامین هیکی در این نقش نیز گاهی بیش از حد غیرواقعی و مضحک به نظر می رسد.

یکی از بزرگترین ایرادات فیلم، سرعت زدگی در روایت و شخصیت پردازی سطحی است که مانع از ایجاد ارتباط عمیق مخاطب با کاراکترها می شود. بسیاری از جزئیات و زمینه چینی های رمان اصلی فدا شده اند تا داستان در زمان کوتاهی فشرده شود.

معرفی زودهنگام شرور اصلی، یعنی بارلو، نیز یک تصمیم اشتباه استراتژیک است. فیلم «شهر زمستانی» برخلاف رمان و مینی سریال ۱۹۷۹ که بخش قابل توجهی از زمان خود را به ایجاد حس تعلیق و انتظار برای ظهور بارلو اختصاص می دهند، در همان ده دقیقه ابتدایی هیولای اصلی را به نمایش می گذارد. این کار حس وحشت و رمزآلودگی را از بین می برد و بارلو را به یک هیولای توخالی و بدون تاثیرگذاری تبدیل می کند. این رویکرد، پتانسیل بالای این شخصیت کلاسیک را برای ایجاد ترس عمیق نادیده می گیرد.

فیلم همچنین از مشکلات منطق داستانی و حفره های روایی رنج می برد. مثال هایی مانند صلیب های درخشان که در حضور خون آشام ها روشن می شوند (ایده ای که در رمان کینگ وجود ندارد و صرفاً برای فرار از کلیشه استفاده شده)، یا چگونگی رانندگی خون آشام ها به سینمای روباز برای نبرد نهایی، سوالات بی پاسخی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند. این مسائل باعث می شوند که مخاطب نتواند به طور کامل در دنیای فیلم غرق شود. علاوه بر این، استفاده مکرر از کلیشه ها و ترفندهای فرسوده ژانر خون آشامی، مانند چوب صنوبر، تابوت ها و تأثیر نور خورشید، نشان دهنده عدم خلاقیت کافی در پرداخت به این عناصر است.

عملکرد برخی بازیگران نیز نقطه ضعف دیگری است. با توجه به عدم توسعه شخصیت ها، بازیگران فرصت چندانی برای عمق بخشیدن به نقش های خود ندارند و در نتیجه، برخی اجراها مصنوعی و رباتیک به نظر می رسند، گویی صرفاً دیالوگ ها را از روی کتابی نقل می کنند. این موضوع بر باورپذیری شخصیت ها و ارتباط مخاطب با آن ها تأثیر منفی می گذارد.

پایان بندی فیلم نیز یکی از موارد بحث برانگیز است. «شهر زمستانی» با یک پایان بندی خوشحال تر از رمان و مینی سریال ۱۹۷۹، که در آن مارک و بن همه خون آشام ها را از بین می برند و از شهر خارج می شوند، به پایان می رسد. این تغییر با پیام اصلی رمان که بر فساد و نابودی غیرقابل بازگشت شهر تاکید دارد، در تضاد است و از عمق داستانی اثر می کاهد.

«شهر زمستانی» در مقایسه با اقتباس ۱۹۷۹ و رمان اصلی: تحلیل تطبیقی

مقایسه فیلم «شهر زمستانی» (۲۰۲۴) با رمان اصلی استیون کینگ و مینی سریال کلاسیک ۱۹۷۹، نشان دهنده تفاوت های اساسی در رویکرد و نتیجه گیری است. نسخه ۱۹۷۹، با وجود محدودیت های بودجه ای و فنی زمان خود، به دلیل زمان پخش طولانی تر (حدود سه ساعت) توانست به عمق شخصیت پردازی و فضاسازی تدریجی رمان وفاداری بیشتری نشان دهد. توبی هوپر فرصت کافی داشت تا هر شخصیت را به خوبی معرفی کند و نفوذ تدریجی شر را به تصویر بکشد، که این امر به تأثیرگذاری ترس و تعلیق در طول داستان کمک شایانی می کرد.

در مقابل، نسخه ۲۰۲۴ به دلیل فشردگی و سرعت روایت بالا، بسیاری از این فرصت ها را از دست می دهد. شخصیت ها سطحی باقی می مانند و داستان به سرعت به سمت اکشن حرکت می کند، که این امر مانع از ایجاد حس وحشت عمیق و همذات پنداری با قربانیان می شود. وفاداری فیلم به رمان در بخش های بصری و طراحی بارلو قابل تقدیر است، اما در هسته روایی و توسعه مضامین اصلی، به شدت دچار ضعف است.

بارلو در رمان و نسخه ۱۹۷۹ به تدریج و با حفظ هاله ای از رمز و راز معرفی می شود، در حالی که در فیلم جدید از همان ابتدا به نمایش گذاشته می شود و این تفاوت بزرگی در تأثیرگذاری ترس ایجاد می کند. در مجموع، هرچند نسخه ۲۰۲۴ از نظر بصری و سینماتوگرافی مدرن و چشم نواز است، اما در سایه اقتباس ۱۹۷۹ و عمق رمان اصلی قرار می گیرد. این فیلم نتوانسته است از سایه اقتباس قبلی خارج شود و به جای یک اقتباس مستقل و قدرتمند، بیشتر شبیه یک بازسازی عجولانه و سطحی از آن مینی سریال به نظر می رسد.

جایگاه «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) در میان فیلم های ترسناک معاصر و میراث استیون کینگ

فیلم «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) در میان انبوه فیلم های ترسناک معاصر، به ویژه آن هایی که از رمان های استیون کینگ اقتباس شده اند، جایگاه متفاوتی دارد. در سال های اخیر شاهد بازگشت قدرتمند ژانر وحشت و نیز اقتباس های متعدد از آثار کینگ بوده ایم که برخی از آن ها (مانند «آن» It) با موفقیت های چشمگیری روبرو شدند. «شهر زمستانی» اما نتوانست به آن سطح از موفقیت و تحسین منتقدان دست یابد و در میانه طیف قرار می گیرد.

این فیلم به دلیل مشکلات ساختاری و روایی، نتوانسته به فهرست آثار موفق اقتباس شده از استیون کینگ بپیوندد که در آن فیلم هایی چون «درخشش»، «رستگاری در شاوشانک» و «آن» قرار دارند. با این حال، نمی توان آن را یک شکست کامل دانست. «شهر زمستانی» از نظر بصری و تلاش برای بازآفرینی اتمسفر دهه ۷۰، قابل تقدیر است و این جنبه ها برای مخاطبانی که به دنبال یک تجربه بصری زیبا در ژانر وحشت هستند، جذاب خواهد بود.

با وجود ضعف های فیلمنامه، «شهر زمستانی» از نظر بصری و تلاش برای بازآفرینی اتمسفر دهه هفتاد میلادی، یک اثر قابل قبول است که می تواند طرفداران استیون کینگ را به بازخوانی رمان یا تماشای اقتباس های قدیمی تر ترغیب کند.

میراث استیون کینگ در سینما غنی و گسترده است، و هر اقتباس جدید ناگزیر با پیشینیان خود مقایسه می شود. «شهر زمستانی» احتمالا تأثیر ماندگاری بر تاریخ سینما یا حتی بر ذهن طرفداران پروپاقرص کینگ نخواهد گذاشت. اما می تواند به عنوان یک اثر خوب برای تماشای هالووین یا برای کسانی که تازه با داستان «Salem’s Lot» آشنا می شوند، عمل کند. این فیلم بیشتر به عنوان یک یادآوری بصری از رمان و مینی سریال ۱۹۷۹ عمل می کند تا یک اثر مستقل و پیشرو. احتمالا ماندگاری و تأثیرگذاری این فیلم در آینده، بیشتر به عنوان یک مطالعه موردی از چالش های اقتباس از رمان های پرجزئیات و فشار استودیوها بر کارگردانان خواهد بود.

نتیجه گیری: آیا «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) ارزش دیدن دارد؟

فیلم «شهر زمستانی» (Salem’s Lot) یک تجربه سینمایی پیچیده و دوگانه را ارائه می دهد. از یک سو، با سینماتوگرافی چشم نواز، قاب بندی های حساب شده و تلاشی موفق در تداعی حس دهه هفتاد میلادی، به لحاظ بصری اثری جذاب و در برخی لحظات تأثیرگذار است. گری دابرمن در این جنبه ها، استعداد خود را در خلق فضایی رعب آور و گیرا به نمایش می گذارد و به میراث استیون کینگ ادای احترام می کند. این فیلم ثابت می کند که دابرمن توانایی های بصری قابل قبولی در ژانر وحشت دارد.

از سوی دیگر، مشکلات عمیق در فیلمنامه، عجله برای پیشبرد داستان، عدم توسعه ی شخصیتی و از بین بردن حس تعلیق با نشان دادن زودهنگام شرور اصلی، به شدت به کیفیت کلی اثر لطمه زده است. این کاستی ها باعث می شوند فیلم به جای یک اقتباس عمیق و وفادار، به یک روایت سطحی و گاهی مضحک تبدیل شود که پتانسیل بالای منبع اصلی را به هدر می دهد. شخصیت ها به عروسک های خیمه شب بازی تبدیل شده اند و حفره های منطقی داستان، باورپذیری آن را زیر سوال می برد.

با در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف، می توان گفت که «شهر زمستانی» فیلمی شرم آور یا کاملاً ضعیف نیست. برای طرفداران متعصب استیون کینگ که کنجکاو هستند جدیدترین برداشت از رمان محبوبشان را ببینند، یا برای علاقه مندان به فیلم های صرفاً بصری که از داستان های خون آشامی با جلوه های دیداری زیبا لذت می برند، تماشای این فیلم می تواند خالی از لطف نباشد. اما کسانی که انتظار یک اقتباس عمیق، وفادار و ترسناک را دارند که بتواند با مینی سریال کلاسیک ۱۹۷۹ رقابت کند، ممکن است ناامید شوند.

«شهر زمستانی» بیشتر می تواند به عنوان یک محرک عمل کند تا مخاطبان را به سمت خواندن دوباره رمان و تماشای نسخه های قدیمی تر «Salem’s Lot» سوق دهد. دشواری هایی که این فیلم برای انتشار پشت سر گذاشته، شاید دلیلی باشد که «شهر زمستانی» شایسته حداقل یک بار دیده شدن است، حتی اگر فقط برای ارزیابی شخصی از جایگاه آن در فهرست اقتباس های استیون کینگ باشد.

شناسنامه کامل فیلم «شهر زمستانی» (Salem’s Lot)

عنوان جزئیات
عنوان اصلی Salem’s Lot
عنوان فارسی شهر زمستانی / سیلمز لات
کارگردان گری دابرمن
نویسنده گری دابرمن (بر اساس رمان استیون کینگ)
بازیگران اصلی لوئیس پولمن، مکنزی لی، بیل کمپ، پیلو اسبک، الفری وودارد، ویلیام سدلر، جردن پرستون کارتر، جان بنجامین هیکی
کشور محصول ایالات متحده آمریکا
سال تولید ۲۰۲۴
امتیاز IMDb ۵.۷/۱۰
امتیاز Rotten Tomatoes ٪۵۰
امتیاز Metacritic ۵۰/۱۰۰
مدت زمان فیلم ۱۰۹ دقیقه
ژانر ترسناک، فراطبیعی، خون آشامی
خلاصه داستان بن میرز، نویسنده ای که برای یافتن ایده های جدید به زادگاه خود، سیلمز لات، بازمی گردد، با نیروی اهریمنی یک خون آشام باستانی به نام بارلو و پیشکارش استریکر روبرو می شود که در حال تسخیر شهر هستند. او به همراه گروهی از ساکنان، تلاش می کند تا با این شر مبارزه کند.

دکمه بازگشت به بالا