آیا کمبود کارگران افغان باعث افزایش هزینه های ساخت و قیمت فولاد می شود؟
بله، کمبود کارگران افغان در ایران میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش هزینههای ساخت و ساز و در پی آن نوسان در قیمت فولاد شود؛ این پدیده بر بازار کار، دستمزدها و زنجیره تامین مصالح اثرگذار است. صنعت ساختوساز و به تبع آن بازار فولاد، از پیشرانهای اصلی اقتصاد ایران به شمار میروند و هرگونه تغییر در عوامل مؤثر بر آنها، پیامدهای گستردهای خواهد داشت. نقش نیروی کار، به ویژه کارگران افغانستانی که سالهاست در این صنایع حضوری فعال و پررنگ دارند، در این پویاییها بسیار حائز اهمیت است. اخیراً، چالشهای ناشی از کمبود یا خروج این نیروی کار، سوالاتی جدی را درباره آینده هزینههای ساخت و ساز و قیمت فولاد مطرح کرده است.

بررسی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاستی این پدیده برای فعالان، سرمایهگذاران و سیاستگذاران ضروری است. این گزارش از اقتصاد آنلاین به تحلیل جامع این موضوع میپردازد تا تصویر روشنی از پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت ارائه دهد و راهکارهای احتمالی برای مدیریت این چالشها را مورد بحث قرار دهد.
نقش حیاتی کارگران افغان در صنعت ساختمان و فولاد ایران
حضور اتباع افغانستانی در بازار کار ایران، به ویژه در صنایع سنگین و پرمشقت مانند ساختوساز، پیشینهای طولانی دارد. این نیروی کار، بخش قابل توجهی از نیاز بازار به کارگران ساده و نیمهماهر را پوشش داده است. مهاجران افغانستانی با پذیرش دستمزدهای پایینتر و شرایط کاری دشوارتر، مزیت اقتصادی مهمی برای پیمانکاران و فعالان صنعت ساختوساز فراهم آوردهاند. این امر به کاهش هزینههای پروژهها و افزایش سودآوری کمک شایانی کرده است.
حضور دیرینه و مزایای اقتصادی
سالهاست که کارگران افغان در ایران، به عنوان نیروهای فعال و کارآمد در صنایع مختلف داخلی فعالیت میکنند. حضور آنها در حوزه ساختوساز، پروژههای عمرانی و حتی بخشهایی از تولید و توزیع فولاد، پررنگ بوده و نمیتوان نقش تاثیرگذار آنها را نادیده گرفت. این حضور، علاوه بر تامین نیروی کار مورد نیاز، به تثبیت هزینهها و رونق فعالیتهای عمرانی کمک کرده است.
سهم و گستره فعالیت در بخشهای کلیدی
کارگران افغان در بخشهای وسیعی از صنعت ساختمان مشغول به کار هستند؛ از مراحل اولیه خاکبرداری و فونداسیونریزی تا نصب سازههای فلزی و تکمیل بنا. در بخش فولاد نیز، آنها در فرآیندهای بارگیری، تخلیه، جابجایی مقاطع فولادی مانند میلگرد و تیرآهن و حتی در برخی کارگاههای تولیدی حضور پررنگی دارند. طبق برخی تخمینها، در گذشته تا ۷۵ درصد نیروی کار و کارگر ساده در صنعت ساختمان را اتباع افغانستانی تشکیل میدادند.
تخصصها و مهارتهای متنوع
نیروی کار افغانستانی شامل طیف وسیعی از افراد با مهارتهای مختلف است. از کارگران ساده که عمدتاً وظایف فیزیکی سنگین را بر عهده دارند تا کارگران نیمهماهر و حتی ماهر در تخصصهایی مانند آرماتوربندی، بنایی و جوشکاری. این تنوع مهارتی باعث شده تا نیازهای مختلف صنعت ساختمان و صنایع وابسته به فولاد به خوبی مرتفع شود. فقدان هر یک از این گروهها میتواند خلأیی جدی در بازار کار ایجاد کند.
عوامل موثر بر کمبود نیروی کار افغان در ایران
پدیده کمبود نیروی کار افغانستانی در ایران، نتیجه ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است. سیاستهای جدید دولت ایران در کنار تحولات سیاسی و اقتصادی در افغانستان، نقش مهمی در تغییر الگوی مهاجرت و حضور این نیروی کار داشتهاند.
سیاستهای جدید دولت و طرحهای بازگشت
دولت ایران در سالهای اخیر، سیاستهایی را برای ساماندهی و مدیریت حضور اتباع خارجی، به ویژه افغانستانیها، اتخاذ کرده است. طرحهای بازگشت داوطلبانه یا اجباری، یکی از این اقدامات بوده که به کاهش تعداد مهاجران غیرقانونی و حتی قانونی منجر شده است. هدف از این سیاستها، کنترل بیشتر بر بازار کار و ساماندهی جمعیت خارجی مقیم کشور عنوان شده است.
تحولات داخلی افغانستان
روی کار آمدن طالبان در افغانستان در مرداد ماه ۱۴۰۰، موج جدیدی از مهاجرت را به سوی ایران و سایر کشورها به راه انداخت. پس از این دوره، اما، با تثبیت نسبی اوضاع در افغانستان و تلاشهای طالبان برای تشویق بازگشت مهاجران، برخی از افغانستانیها تصمیم به بازگشت گرفتند. این تحولات داخلی در کشور مبدأ، به طور مستقیم بر تعداد و ترکیب نیروی کار افغانستانی در ایران تأثیر گذاشته است.
چالشهای اقامتی و اقتصادی
علاوه بر عوامل فوق، مشکلات مربوط به اقامت قانونی، فرآیندهای اداری پیچیده و تغییرات در شرایط اقتصادی ایران و افغانستان نیز در پدیده کمبود نیروی کار افغانستانی نقش دارند. نوسانات نرخ ارز و کاهش ارزش ریال ایران در مقایسه با ارزهای دیگر، جذابیت اقتصادی کار در ایران را برای برخی از این مهاجران کاهش داده است و آنها را به جستجوی فرصتهای بهتر در کشورهای دیگر یا بازگشت به وطن خود سوق میدهد.
تأثیر مستقیم کمبود نیروی کار بر هزینههای ساختوساز
کمبود نیروی کار افغانستانی، به ویژه در بخش ساختوساز که به شدت به این نیرو متکی است، پیامدهای فوری و مستقیم بر هزینهها و بهرهوری پروژهها خواهد داشت. این وضعیت میتواند یک بحران پنهان در این صنعت ایجاد کند.
افزایش دستمزد کارگران ساختمانی
خروج بخش قابل توجهی از کارگران افغانستانی از چرخه کار، بازار را با کمبود نیروی کار ساختمانی مواجه میکند. این کمبود، طبق اصول عرضه و تقاضا، منجر به افزایش دستمزد کارگران باقیمانده میشود. فعالان صنعت ساختوساز گزارش میدهند که دستمزد کارگران ساده و ماهر به طور چشمگیری بالا رفته است که این مسئله به طور مستقیم هزینههای پروژههای عمرانی را افزایش میدهد. بر اساس تخمینها، دستمزد کارگری ۲۵ تا ۳۰ درصد از مخارج نیروی کار را تشکیل میدهد و با افزایش آن، هزینههای کل ساختوساز نیز صعودی میشود.
بیتالله ستاریان، استاد دانشگاه و پژوهشگر اقتصاد مسکن میگوید: “اگر مهاجران افغان از ایران خارج شوند، این مساله میتواند تاثیراتی بر بازار ساختوساز داشته باشد، زیرا بخش زیادی از نیروی کار این صنعت از مهاجران افغان هستند و خروج آنها بهویژه در کوتاهمدت میتواند به افزایش دستمزدها و هزینههای ساختوساز منجر شود.”
کاهش بهرهوری و تاخیر در پروژهها
کمبود نیروی کار نه تنها دستمزدها را افزایش میدهد، بلکه میتواند به کاهش سرعت انجام پروژهها و تأخیر در زمانبندی آنها منجر شود. تیمهای کاری ناقص، نیاز به زمان بیشتر برای آموزش نیروهای جدید یا افزایش فشار کاری بر نیروهای موجود، همگی بهرهوری را کاهش میدهند. این تأخیرها به نوبه خود، هزینههای غیرمستقیمی مانند هزینههای نگهداری، جریمههای تأخیر و افزایش زمان بازگشت سرمایه را به دنبال دارند.
اثرگذاری بر قیمت تمام شده مسکن
افزایش هزینه ساخت مسکن، یک زنجیره انتقال را به دنبال دارد که در نهایت به مصرفکننده نهایی منتقل میشود. وقتی دستمزد کارگران و قیمت مصالح ساختمانی افزایش مییابد، سازندگان مجبور میشوند قیمت نهایی واحد مسکونی را بالا ببرند تا سودآوری خود را حفظ کنند. این امر میتواند منجر به افزایش کلی قیمت مسکن در بازار شود. مهدی سلطانمحمدی، کارشناس حوزه مسکن، بیان میکند که در ماههای اخیر، افزایش دستمزد کارگری به دلیل کمبود نیرو ناشی از خروج افغانستانیها، به همراه افزایش قیمت مصالح ساختمانی، منجر به افزایش شدید هزینههای ساختوساز شده است.
جدول زیر برآورد تقریبی از تاثیر افزایش ۱۰ درصدی دستمزد نیروی کار بر هزینه کل ساختوساز را نشان میدهد (ارقام فرضی هستند):
بخش هزینه | سهم تقریبی از هزینه کل | سناریوی اولیه | سناریوی با افزایش دستمزد ۱۰٪ |
---|---|---|---|
زمین | ۴۰٪ | ۱۰۰ واحد | ۱۰۰ واحد |
مصالح ساختمانی | ۳۰٪ | ۷۵ واحد | ۷۵ واحد |
نیروی کار | ۲۵٪ | ۶۲.۵ واحد | ۶۸.۷۵ واحد (+۱۰٪) |
سایر هزینهها | ۵٪ | ۱۲.۵ واحد | ۱۲.۵ واحد |
مجموع هزینه | ۱۰۰٪ | ۲۵۰ واحد | ۲۵۶.۲۵ واحد |
افزایش ۶.۲۵ واحدی در کل هزینه ساخت (معادل ۲.۵٪ افزایش) |
پیامدهای کمبود نیروی کار افغان بر بازار و قیمت فولاد
صنعت فولاد و ساختوساز ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ هرگونه تغییر در یکی، دیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. کمبود کارگران افغان نه تنها بر هزینههای ساخت تأثیر میگذارد، بلکه میتواند بر بازار و قیمت فولاد نیز اثرگذار باشد.
کاهش تقاضای فولاد از سوی صنعت ساختمان
با افزایش هزینه ساخت مسکن و تأخیر در پروژههای عمرانی به دلیل کمبود نیروی کار، سرعت فعالیتهای ساختوساز کاهش مییابد. این کاهش فعالیتها به معنای کاهش تقاضا برای محصولات فولادی حیاتی مانند میلگرد، تیرآهن و سایر مقاطع است. تولیدکنندگان و توزیعکنندگان فولاد، از جمله آنهایی که در زمینه میلگرد ذوب آهن اصفهان فعالیت دارند، ممکن است با کاهش تقاضا و به تبع آن، فشار بر قیمتها مواجه شوند. این موضوع میتواند به نوسانات قیمت فولاد ایران منجر شود.
تأثیر بر زنجیره تامین و لجستیک فولاد
کارگران افغان در بخشهای کلیدی زنجیره تامین فولاد، به ویژه در فرآیندهای بارگیری، تخلیه و حملونقل مقاطع فولادی، نقش مهمی ایفا میکنند. کمبود این نیرو میتواند منجر به کندی در این فرآیندها، افزایش هزینههای لجستیک و در نهایت افزایش قیمت تمامشده فولاد شود. این بخشها به نیروی کار فیزیکی زیادی نیاز دارند و جایگزینی سریع آنها دشوار است.
نقش فولاد در هزینههای ساخت
فولاد یکی از اصلیترین مصالح در ساختوساز، به ویژه در سازههای بتنی و فلزی است. میلگرد و تیرآهن، بخش بزرگی از وزن و استحکام یک ساختمان را تشکیل میدهند. بنابراین، هرگونه افزایش در قیمت میلگرد و آهن آلات در ایران، مستقیماً بر هزینههای کل پروژههای عمرانی تأثیر میگذارد. ارتباط بازار مسکن و صنعت فولاد یک رابطه دوطرفه است؛ کاهش فعالیت در مسکن، تقاضای فولاد را کم میکند و افزایش قیمت فولاد، هزینههای مسکن را بالا میبرد.
عوامل دیگر موثر بر نوسانات قیمت فولاد ایران
در حالی که کمبود نیروی کار میتواند فشار مضاعفی بر بازار فولاد وارد کند، باید توجه داشت که قیمت فولاد تنها تحت تأثیر این عامل نیست. عوامل دیگری مانند نرخ جهانی فولاد، وضعیت عرضه و تقاضای داخلی، نوسانات نرخ ارز و تصمیمات کلان اقتصادی دولت نیز همگی در تعیین قیمت نهایی نقش دارند. تحلیل جامع بازار آهن آلات، نیازمند در نظر گرفتن همه این متغیرها به صورت همزمان است تا بتوان پیشبینی دقیقی از آینده قیمتها داشت.
تحلیل بلندمدت و کوتاهمدت: گذار یا بحران پایدار؟
پیامدهای کمبود کارگران افغان در ایران، در دو افق زمانی کوتاهمدت و بلندمدت قابل بررسی است. واکنش بازار و سیاستگذاران در هر دوره، متفاوت خواهد بود.
تأثیرات کوتاهمدت
با اخراج اتباع افغان از ایران، در ماههای ابتدایی، بازار کار و صنایع مرتبط با فولاد دچار شوک میشوند. پروژههای ساختمانی با کمبود نیرو مواجه شده و بخشی از هزینهها بهناچار افزایش پیدا میکنند. این موضوع میتواند باعث افزایش مقطعی قیمت فولاد و بهویژه محصولاتی مانند میلگرد شود، چرا که این کالاها مستقیماً در پروژههای عمرانی و ساختمانی مصرف میشوند. این شرایط موقتی، میتواند به بحران نیروی کار در ایران دامن زده و نوسانات قیمتی مقطعی در هزینههای ساخت و قیمت فولاد ایجاد کند.
تأثیرات بلندمدت
در بلندمدت، اقتصاد و بازار کار معمولاً بهدنبال جایگزین میروند. شرکتها ممکن است از نیروهای داخلی استفاده بیشتری کنند یا به سمت مکانیزاسیون و استفاده از ماشینآلات پیشرفتهتر حرکت کنند. در این شرایط، بخشی از فشار ناشی از خروج اتباع افغان تعدیل میشود و بازار به تعادل نسبی میرسد. نکته مهم این است که افزایش هزینههای نیروی کار میتواند منجر به تغییر ساختار صنعت ساختوساز شود. شاید در آینده، پروژهها بهجای تکیه صرف بر نیروی انسانی ارزان، به سمت بهرهوری بالاتر و استفاده از فناوری حرکت کنند. بنابراین، تبعات این پدیده در کوتاهمدت محسوس خواهد بود اما در بلندمدت به مرور کاهش خواهد یافت. این تغییرات، آینده بازار کار ایران را نیز دستخوش تحول خواهد کرد.
ظهور نیروی کار جایگزین داخلی با چالشهایی همچون آموزش، مهارتافزایی و تمایل به کار در بخشهای سخت ساختوساز مواجه است. گرایش به ساخت صنعتی و استفاده از فناوریهای نوین، میتواند راهکار موثری برای جبران کمبود نیروی انسانی باشد. این گذار به سمت تعادل جدید در بازار کار و صنایع مرتبط، نیازمند برنامهریزی و سرمایهگذاریهای قابل توجهی است.
راهکارها و سیاستهای پیشنهادی برای مدیریت چالش
مدیریت پیامدهای ناشی از کمبود کارگران افغان، نیازمند اتخاذ راهکارهای جامع و همکاری بینبخشی است. سیاستگذاران و فعالان بخش خصوصی هر دو نقش مهمی در این مسیر ایفا میکنند.
سیاستهای دولتی
دولت میتواند با تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی و تنظیمگرانه، تأثیرات منفی این پدیده را کاهش دهد. طرحهای آموزش و مهارتافزایی هدفمند برای نیروی کار داخلی، از جمله در مراکز فنی و حرفهای، میتواند به جایگزینی تدریجی نیروی کار افغان کمک کند. تسهیل قوانین جذب و بیمه نیروی کار داخلی در بخش ساختوساز، شرایط را برای حضور بیشتر کارگران ایرانی فراهم میآورد. همچنین، حمایت از سرمایهگذاری در مکانیزاسیون و فناوریهای ساخت نوین مانند ساخت صنعتی و پیشساخته، بهرهوری را افزایش میدهد. سیاستهای کنترلی برای جلوگیری از نوسانات شدید قیمت فولاد و مسکن و تعیین تکلیف وضعیت مهاجران قانونی و کارآمد نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
اقدامات بخش خصوصی
بخش خصوصی نیز میتواند با سرمایهگذاری در روشهای نوین ساخت و افزایش بهرهوری، وابستگی خود را به نیروی کار ارزان کاهش دهد. ارتقاء شرایط کاری و دستمزدها برای جذب و حفظ نیروی کار داخلی، میتواند انگیزه کارگران ایرانی را برای ورود به این صنایع افزایش دهد. همکاری با مراکز فنی و حرفهای برای آموزش نیروهای متخصص و متناسب با نیازهای بازار، راهکار دیگری است که میتواند به مدیریت این چالش کمک کند. همچنین، تمرکز بر تولید میلگرد ذوب آهن اصفهان و سایر محصولات فولادی با کیفیت و بهینه میتواند به حفظ ثبات بازار کمک کند.
همکاریهای بینبخشی و نقش نهادهای مدنی
برای مدیریت بحران نیروی کار در ایران و یافتن راهکارهای جایگزینی کارگران افغان، همکاری میان دولت، بخش خصوصی، نهادهای آموزشی و سازمانهای مردمنهاد ضروری است. این نهادها میتوانند با تبادل اطلاعات، هماهنگی سیاستها و اجرای برنامههای مشترک، به ایجاد تعادل در بازار کار و صنایع مرتبط کمک کنند. این تلاشها نه تنها به رفع کمبودهای کنونی میانجامد، بلکه به توسعه پایدار و افزایش تابآوری اقتصاد در برابر شوکهای آتی نیز کمک خواهد کرد.
نتیجهگیری: چشمانداز آینده
پاسخ به این سوال که آیا کمبود کارگران افغان باعث افزایش هزینههای ساخت و قیمت فولاد میشود، مثبت است. شواهد و تحلیلها نشان میدهند که خروج یا کاهش حضور این نیروی کار، در کوتاهمدت به افزایش دستمزدها، تأخیر در پروژهها و نوسانات قیمتی در بازار مسکن و فولاد منجر خواهد شد. ارتباط بازار مسکن و صنعت فولاد در این میان نقشی کلیدی دارد و هرگونه تأثیر بر یکی، دیگری را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. با این حال، موضوع پیچیدهتر از یک تحلیل ساده است و نیازمند نگاهی چندوجهی به عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
در بلندمدت، انتظار میرود بازار به سمت تعادل جدیدی حرکت کند. این تعادل میتواند از طریق جایگزینی نیروی کار داخلی، مکانیزاسیون بیشتر صنعت ساختوساز و استفاده از فناوریهای نوین حاصل شود. آینده بازار کار ایران و صنایع مرتبط با فولاد، به میزان توانایی سیاستگذاران و بخش خصوصی در برنامهریزی استراتژیک و تبدیل این تهدید به فرصت بستگی دارد. اقدامات پیشگیرانه و هوشمندانه میتواند این گذار را هموارتر کرده و به تقویت بنیههای اقتصادی کشور کمک کند.