عقد جعاله در حقوق مدنی
عقد جعاله در حقوق مدنی
عقد جعاله در حقوق مدنی ایران، یک سازوکار حقوقی انعطاف پذیر و کارآمد است که به موجب آن یک شخص (جاعل) متعهد می شود در ازای انجام عملی مشخص توسط دیگری (عامل)، پاداش یا اجرت معینی (جُعل) را بپردازد. این عقد که ریشه های عمیقی در فقه اسلامی دارد، کاربردهای فراوانی در زندگی روزمره و روابط اقتصادی پیدا کرده و امکان تحقق اهداف مختلفی را بدون الزامات سخت گیرانه برخی عقود دیگر فراهم می آورد. این مفهوم به افراد این امکان را می دهد که برای انجام کارهای مشخص، مشوقی را به صورت عمومی یا به یک شخص خاص پیشنهاد دهند و این پیشنهاد تا زمان انجام عمل یا فسخ، اعتبار حقوقی دارد.
جعاله، به عنوان یکی از عقود معین در قانون مدنی ایران، چارچوب قانونی مشخصی دارد که فهم دقیق آن برای اشخاص حقیقی و حقوقی ضروری است. از پیدا کردن یک شیء گمشده گرفته تا تسهیلات بانکی و معاملات پیچیده ملکی، جعاله به شیوه های گوناگونی در جامعه به کار گرفته می شود. درک ماهیت، ارکان، شرایط صحت و تفاوت های آن با سایر عقود مشابه، به افراد کمک می کند تا با آگاهی کامل از این ابزار حقوقی بهره برداری کنند و از چالش های احتمالی جلوگیری نمایند.
۱. جعاله چیست؟ تبیین مفهوم لغوی و حقوقی
مفهوم جعاله، در عرصه حقوق و فقه، دارای ابعاد گسترده ای است که درک صحیح آن، مستلزم بررسی ریشه های لغوی و تعاریف اصطلاحی آن در قانون مدنی ایران است. این عقد به دلیل انعطاف پذیری و کارایی بالا، جایگاه ویژه ای در تعاملات اجتماعی و اقتصادی دارد.
تعریف لغوی جعاله
واژه «جعاله» ریشه در زبان عربی دارد و از مصدر «جَعل» گرفته شده است. در لغت، به معنای «اجرت»، «پاداش»، «دستمزد»، «حق الزحمه» یا «مزد» به کار می رود. این مفهوم، ذاتاً به چیزی اشاره دارد که در ازای انجام یک کار یا خدمتی مشخص، به فرد پرداخت می شود. از این رو، در عرف عمومی نیز وقتی سخن از پاداش برای یافتن یک شیء گمشده یا انجام خدمتی خاص به میان می آید، ماهیت جعاله به ذهن متبادر می شود.
تعریف اصطلاحی جعاله در قانون مدنی ایران
قانون گذار ایران، در ماده ۵۶۱ قانون مدنی، به تعریف اصطلاحی جعاله پرداخته و آن را به عنوان یک عقد معین معرفی کرده است. بر اساس این ماده: «جعاله عبارت است از التزام شخصی به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی، اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیر معین.»
این تعریف قانونی، نکات کلیدی و مهمی را در بر می گیرد:
- التزام شخصی: به این معناست که یک فرد (که در ادامه به او «جاعل» گفته می شود) خود را ملزم به پرداخت اجرتی می کند. این التزام یک طرفه و از جانب جاعل است.
- ادای اجرت معلوم: اگرچه در لحظه انعقاد ممکن است میزان دقیق جُعل (اجرت) معلوم نباشد، اما باید به گونه ای مشخص باشد که از طریق عرف یا تعیین مشخصات کلی، قابل تشخیص باشد. به عنوان مثال، «بهترین قیمت بازار» یا «مبلغی که کارشناس تعیین کند».
- در مقابل عملی: پرداخت اجرت منوط به انجام یک کار، خدمت یا فعالیتی خاص است. این عمل باید مشروع، مقدور و دارای منفعت عقلایی باشد.
- اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیر معین: این ویژگی بارز جعاله است که آن را از بسیاری از عقود دیگر متمایز می کند. جاعل می تواند انجام عمل را از شخص یا اشخاص معین درخواست کند (جعاله خاص) یا آن را به عموم مردم پیشنهاد دهد (جعاله عام).
ماهیت جعاله به عنوان یک عقد جایز
یکی از مهم ترین ویژگی های حقوقی عقد جعاله، جایز بودن آن است. بر خلاف عقود لازم (مانند بیع یا اجاره) که پس از انعقاد، طرفین جز با موارد قانونی خاص (مانند اقاله یا خیارات) حق فسخ آن را ندارند، عقد جایز هر زمان که یکی از طرفین اراده کند، قابل فسخ است. این ویژگی به جاعل و عامل (قبل از شروع به عمل) این اختیار را می دهد که بدون نیاز به دلیل خاص، از ادامه قرارداد منصرف شوند. البته جایز بودن جعاله دارای آثار حقوقی خاصی است که در بخش های بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
به طور خلاصه، جعاله یک تعهد یک طرفه از سوی جاعل برای پرداخت پاداش در ازای انجام کاری مشخص است که ماهیتی جایز دارد و می تواند از سوی فرد یا افراد خاص یا عموم مردم درخواست شود.
۲. ارکان اصلی تشکیل دهنده عقد جعاله
برای تحقق و صحت هر عقد، وجود ارکانی ضروری است که بدون آنها عقد شکل نمی گیرد. در عقد جعاله نیز سه رکن اساسی وجود دارد که فقدان هر یک، به معنای عدم تشکیل جعاله است. این ارکان عبارتند از: جاعل، عامل و جُعل. ماده ۵۶۲ قانون مدنی به صراحت به این ارکان اشاره دارد: «در جعاله ملتزم را جاعل و طرفی را که فعل را انجام می دهد عامل و اجرت را جُعل می گویند.»
جاعل: تعهد کننده به پرداخت جُعل
«جاعل» به شخصی اطلاق می شود که انجام عملی را درخواست کرده و خود را ملتزم به پرداخت پاداش (جُعل) در قبال آن عمل می نماید. در واقع، جاعل همان پیشنهاددهنده یا متعهد اصلی در عقد جعاله است. نقش جاعل، ایجاد انگیزه برای انجام عملی است که خود یا دیگری به آن نیاز دارد. جاعل می تواند یک شخص حقیقی، حقوقی، دولتی یا خصوصی باشد. به عنوان مثال، فردی که برای پیدا کردن مدارک گمشده خود پاداش تعیین می کند، یا بانکی که برای ارائه تسهیلات خاص، شرایطی را اعلام می نماید، همگی در نقش جاعل ظاهر می شوند.
شرایط جاعل شامل اهلیت تصرف در مال خود (بالغ، عاقل و رشید بودن) است، چرا که او متعهد به پرداخت مالی می شود. همچنین، مال یا عملی که جعاله بر روی آن قرار می گیرد، باید تحت اختیار و تصرف جاعل باشد یا وی مجوز لازم برای تعهد به آن را داشته باشد.
عامل: انجام دهنده عمل
«عامل» شخصی است که عمل مورد نظر جاعل را انجام می دهد و در ازای آن مستحق دریافت جُعل می گردد. عامل ممکن است یک شخص معین یا غیر معین باشد، که این ویژگی اساس تقسیم بندی جعاله به خاص و عام است.
- عامل معین: در جعاله خاص، جاعل از شخص یا اشخاص مشخصی می خواهد که عمل مورد نظر را انجام دهند. به عنوان مثال، صاحب خانه ای که به یک مشاور املاک خاص می گوید: «اگر ملک مرا فروختی، این مبلغ پاداش توست.»
- عامل نامعین: در جعاله عام، جاعل انجام عمل را به عموم مردم پیشنهاد می دهد و هر کسی که آن عمل را انجام دهد، عامل محسوب شده و مستحق جُعل می گردد. مثال رایج آن، آگهی برای یافتن یک شیء گمشده با تعیین پاداش است. در این حالت، هویت عامل در زمان انعقاد عقد مشخص نیست و هر کس که عمل را انجام دهد، طرف دیگر جعاله قرار می گیرد.
عامل نیز باید اهلیت انجام عمل را داشته باشد. یعنی بالغ، عاقل و رشید باشد تا بتواند با قصد و اراده خود عمل را انجام دهد و استحقاق جُعل را پیدا کند. لازم به ذکر است که در جعاله عام، عامل نیازی به «قبول» جعاله به معنای ایجاب و قبول در عقود لازم ندارد؛ بلکه صرف انجام عمل مورد نظر جاعل، موجب استحقاق جُعل می شود.
جُعل: پاداش یا دستمزد
«جُعل» همان پاداش، دستمزد، اجرت یا مالی است که جاعل متعهد به پرداخت آن در ازای انجام عمل توسط عامل می شود. جُعل می تواند وجه نقد، کالا، خدمات یا هر مال دیگری باشد که ارزش اقتصادی داشته باشد.
شرایط مربوط به جُعل:
- معلوم بودن یا قابل معلوم شدن: بر خلاف اجاره که اجرت باید کاملاً معلوم و معین باشد، در جعاله لزوماً نیازی به تعیین دقیق و قطعی جُعل در زمان انعقاد نیست. اما باید به گونه ای باشد که بتوان آن را معلوم کرد؛ مثلاً با تعیین یک فرمول، معیار یا ارجاع به عرف. ماده ۵۶۱ قانون مدنی با عبارت «اجرت معلوم» به این نکته اشاره دارد که این معلوم بودن می تواند از طریق تعیین دقیق یا تعیین معیارهای روشن برای تشخیص باشد.
- مالیت داشتن: جُعل باید دارای ارزش اقتصادی باشد تا بتواند انگیزه لازم را برای عامل ایجاد کند و قابلیت مبادله داشته باشد.
- مشروعیت: جُعل نباید نامشروع و حرام باشد.
نکته مهم این است که استحقاق جُعل توسط عامل، زمانی محقق می شود که عمل مورد نظر جاعل به طور کامل و صحیح انجام شود. در صورت انجام ناقص، موضوع اجرت المثل مطرح می شود که در بخش فسخ و آثار حقوقی جعاله بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
«جاعل، جُعل و عامل به ترتیب پیشنهاددهنده، پاداش و انجام دهنده عمل در عقد جعاله هستند که بدون هر یک، جعاله محقق نخواهد شد و باید دارای شرایط اهلیت، مشروعیت و معلوم بودن باشند.»
۳. شرایط اساسی صحت عقد جعاله
صحت و نفوذ هر عقد در حقوق مدنی، منوط به رعایت شرایطی است که قانون گذار تعیین کرده است. عقد جعاله نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای اینکه به درستی شکل گیرد و آثار حقوقی خود را به بار آورد، باید شرایط اساسی خاصی در آن رعایت شود. این شرایط هم شامل شرایط عمومی صحت معاملات (ماده ۱۹۰ قانون مدنی) و هم شرایط اختصاصی جعاله است.
اهلیت طرفین (جاعل و عامل)
هم جاعل و هم عامل باید دارای اهلیت لازم برای انجام معامله باشند. اهلیت به معنای توانایی قانونی برای دارا شدن حق و تکلیف (اهلیت استیفا) و اجرای آن است. طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی، اهلیت طرفین از شرایط اساسی صحت هر معامله ای است. این اهلیت شامل موارد زیر است:
- بلوغ: رسیدن به سن قانونی (در ایران ۱۵ سال تمام قمری برای پسران و ۹ سال تمام قمری برای دختران).
- عقل: عدم جنون یا اختلال حواس که مانع از درک صحیح مفاهیم و اراده باشد.
- رشد: توانایی اداره صحیح امور مالی خود و تشخیص نفع و ضرر در معاملات. افراد سفیه (غیررشید) اهلیت تصرف در اموال خود را ندارند.
جاعل باید اهلیت تصرف در مالی را که به عنوان جُعل پرداخت می کند، داشته باشد. عامل نیز باید اهلیت انجام عمل را داشته باشد تا بتواند با قصد و اراده، آن را انجام داده و مستحق جُعل شود.
رضا و قصد طرفین
قصد و رضای آزاد و باطنی طرفین برای ایجاد هر عقد ضروری است. در جعاله، جاعل باید با قصد و اراده آزاد، تعهد به پرداخت جُعل را بپذیرد. در مورد عامل، به دلیل جایز بودن عقد جعاله و عدم لزوم قبول به معنای عقود لازم، صرف شروع به انجام عمل، دلالت بر قصد و رضای وی دارد. به عبارت دیگر، عامل با شروع عمل، قصد خود را برای ورود به رابطه جعاله و استحقاق جُعل نشان می دهد.
هرگونه اکراه، اجبار، اشتباه مؤثر یا سوءتفاهم اساسی که موجب فقدان قصد یا رضا شود، می تواند به بطلان یا عدم نفوذ عقد جعاله منجر شود.
معین بودن و مقدور بودن عمل مورد جعاله
عملی که جاعل از عامل درخواست می کند و جُعل در ازای آن پرداخت می شود، باید دارای دو ویژگی مهم باشد:
- معین بودن: عمل باید به طور کافی مشخص و قابل تشخیص باشد تا ابهامی در مورد آنچه عامل باید انجام دهد، وجود نداشته باشد. مثلاً «پیدا کردن کیف گمشده» یا «فروش فلان ملک با قیمت مشخص». اگر عمل مبهم باشد، ممکن است به دلیل عدم تعیین موضوع تعهد، جعاله باطل شود.
- مقدور بودن: انجام عمل باید از نظر عقلی و عملی برای عامل مقدور باشد. عملی که انجام آن محال است، نمی تواند موضوع جعاله قرار گیرد و در صورت وقوع چنین امری، جعاله باطل است. مثلاً «پرواز به مریخ بدون وسایل لازم» یا «احیای یک فرد فوت شده» نمی تواند موضوع جعاله باشد.
حلال و مشروع بودن عمل مورد جعاله
عمل مورد جعاله باید از نظر شرعی و قانونی حلال و مشروع باشد. انجام کارهای حرام یا غیرقانونی نمی تواند موضوع جعاله قرار گیرد و در صورت چنین امری، جعاله باطل و فُساد است. به عنوان مثال، «پاداش برای قاچاق کالا» یا «یافتن یک شیء مسروقه با علم به سرقتی بودن آن» نمی تواند جعاله صحیح باشد. این شرط نیز از شرایط عمومی صحت معاملات است.
عدم لزوم تعیین قطعی جُعل در زمان انعقاد
همانطور که قبلاً اشاره شد، یکی از تفاوت های جعاله با سایر عقود (مانند اجاره یا بیع)، این است که جُعل (پاداش) لزوماً نباید در زمان انعقاد عقد به طور دقیق و قطعی معلوم باشد. کافی است که معیار یا طریقه معلوم شدن آن مشخص باشد. مثلاً: «مبلغی که کارشناس رسمی دادگستری تعیین کند» یا «ده درصد از قیمت فروش ملک». این انعطاف پذیری، جعاله را برای مواردی که تعیین دقیق اجرت در ابتدا دشوار است، بسیار کارآمد می سازد.
جایز بودن عقد جعاله و آثار آن
همانطور که پیشتر ذکر شد، جعاله عقدی جایز است. این بدان معناست که هر یک از جاعل و عامل (البته عامل تا قبل از شروع به عمل) می توانند هر زمان که بخواهند، یک طرفه آن را فسخ کنند. آثار این جایز بودن به شرح زیر است:
- حق فسخ یک طرفه: جاعل می تواند هر زمان که بخواهد از پیشنهاد خود انصراف دهد. عامل نیز تا قبل از شروع به عمل، می تواند از انجام آن خودداری کند.
- پایان یافتن با فوت یا جنون طرفین: به دلیل ماهیت جایز، فوت یا جنون هر یک از جاعل یا عامل، به طور خودکار به جعاله پایان می دهد، مگر اینکه توافق خاصی صورت گرفته باشد که در این صورت هم باید با مبانی حقوقی عقد جایز سازگار باشد.
- استحقاق اجرت المثل: اگر جاعل قبل از اتمام عمل، جعاله را فسخ کند، عامل در صورت شروع به عمل، مستحق اجرت المثل (پاداش متناسب با کار انجام شده) خواهد بود. این موضوع در ماده ۵۶۴ قانون مدنی تشریح شده است.
رعایت این شرایط اساسی، تضمین کننده صحت و اعتبار عقد جعاله است و به طرفین امکان می دهد تا با اطمینان خاطر از این ابزار حقوقی بهره مند شوند.
۴. انواع جعاله: جعاله خاص و جعاله عام
یکی از دسته بندی های مهم در خصوص عقد جعاله، تقسیم آن به دو نوع «جعاله خاص» و «جعاله عام» است. این تقسیم بندی بر اساس ماهیت عامل (انجام دهنده عمل) صورت می گیرد و تفاوت های حقوقی مهمی را در پی دارد.
جعاله خاص: درخواست از شخص یا اشخاص معین
در «جعاله خاص»، جاعل (پیشنهاددهنده پاداش) انجام عمل مورد نظر خود را از یک شخص یا اشخاص معین و مشخص درخواست می کند. در این حالت، عامل یا عاملین از همان ابتدا شناخته شده اند. ماهیت این نوع جعاله، به قراردادهایی شباهت بیشتری دارد که طرفین آنها از قبل معلوم هستند.
ویژگی های جعاله خاص:
- معین بودن عامل: در جعاله خاص، جاعل دقیقاً می داند که چه کسی (یا کسانی) قرار است عمل را انجام دهد.
- عدم لزوم قبول لفظی: اگرچه عامل معین است، اما برای تشکیل جعاله، نیازی به ایجاب و قبول رسمی و لفظی به سبک عقود لازم نیست. صرف شروع به انجام عمل توسط عامل، نشان دهنده قبول ضمنی او و تشکیل جعاله است.
- مثال های کاربردی:
- صاحب خانه ای به یک مهندس معمار خاص می گوید: «اگر نقشه های ساختمان مرا تا فلان تاریخ آماده کنی، مبلغ X به تو پرداخت خواهم کرد.»
- یک شرکت به یکی از کارمندان خود پیشنهاد می دهد: «اگر این پروژه را با موفقیت به اتمام برسانی، پاداش ویژه ای دریافت خواهی کرد.»
- وکیلی به یک کارآگاه خصوصی می گوید: «اگر اطلاعات مربوط به این پرونده را برایم جمع آوری کنی، حق التحقیق تو فلان مبلغ است.»
جعاله عام: درخواست از عموم مردم
«جعاله عام» زمانی محقق می شود که جاعل، انجام عمل را به عموم مردم یا هر شخص غیرمعینی پیشنهاد می دهد. در این نوع جعاله، هویت عامل در زمان پیشنهاد مشخص نیست و هر کسی که آن عمل را انجام دهد، عامل محسوب شده و مستحق جُعل می گردد.
ویژگی های جعاله عام:
- نامعین بودن عامل: اصلی ترین ویژگی جعاله عام این است که عامل از ابتدا مشخص نیست. جاعل درخواستی را مطرح می کند و اولین کسی که آن عمل را انجام دهد، عامل خواهد بود.
- اهمیت انجام عمل: در جعاله عام، تمرکز اصلی بر انجام شدن عمل است، نه بر هویت انجام دهنده.
- مثال های کاربردی:
- شخصی آگهی می دهد: «هرکس کیف گمشده مرا که حاوی مدارک است، بیابد و تحویل دهد، مبلغ ۱۰ میلیون ریال مژدگانی دریافت خواهد کرد.» (رایج ترین مثال).
- شرکتی اعلام می کند: «هر کس بهترین ایده را برای کاهش مصرف انرژی در کارخانه ما ارائه دهد، پاداش یک دستگاه خودرو دریافت خواهد کرد.»
- یک سازمان خیریه برای یافتن افراد نیازمند خاصی، پاداشی را به عموم اعلام می کند.
تفاوت های کلیدی و حقوقی بین جعاله خاص و عام
تفاوت میان این دو نوع جعاله، علاوه بر ماهیت عامل، در برخی جنبه های حقوقی نیز اهمیت دارد:
- لزوم قبول: در جعاله خاص، اگرچه قبول لفظی ضروری نیست، اما عامل معین است و قصد او برای انجام عمل مورد توجه قرار می گیرد. در جعاله عام، با توجه به نامعین بودن عامل، صرف انجام عمل بدون نیاز به قصد خاص قبولی، موجب استحقاق جُعل می شود. به عبارت دیگر، جعاله عام یک ایجاب برای عموم است و هر کس آن را انجام دهد، عملاً آن را قبول کرده است.
- قبل از شروع به عمل: در جعاله خاص، جاعل می تواند قبل از شروع به عمل توسط عامل معین، از جعاله انصراف دهد. در جعاله عام، جاعل می تواند قبل از انجام عمل توسط هر کس، از پیشنهاد خود صرف نظر کند.
- فسخ: هر دو نوع جعاله، جایز هستند و جاعل می تواند هر زمان آن را فسخ کند. اما در جعاله خاص، اگر عامل معین شروع به کار کرده باشد، فسخ جاعل موجب استحقاق عامل به اجرت المثل می شود. در جعاله عام نیز همین قاعده جاری است، با این تفاوت که تا قبل از شروع عمل توسط هر عامل بالقوه، جاعل می تواند پیشنهاد خود را پس بگیرد.
این تقسیم بندی به قانون گذار و حقوق دانان کمک می کند تا احکام و آثار حقوقی مرتبط با هر یک از این انواع جعاله را با دقت بیشتری تطبیق دهند.
۵. مقایسه جعاله با عقود مشابه: تفاوت ها و شباهت ها
در نظام حقوقی ایران، عقود مختلفی وجود دارند که ممکن است در نگاه اول شباهت هایی با جعاله داشته باشند. اما با بررسی دقیق تر، تفاوت های اساسی میان آنها آشکار می شود که تمایز جعاله از این عقود را ضروری می سازد. در این بخش، جعاله را با اجاره، قولنامه و قرارداد کار مقایسه می کنیم.
تفاوت جعاله و اجاره
اجاره و جعاله هر دو عقودی هستند که موضوع آن ها انجام یک عمل در برابر اجرت است، اما تفاوت های بنیادی دارند که در جدول زیر خلاصه شده است:
| ویژگی | عقد جعاله | عقد اجاره |
|---|---|---|
| ماهیت عقد | جایز (قابل فسخ از سوی هر یک از طرفین، قبل از شروع عمل توسط عامل) | لازم (قابل فسخ نیست، مگر با خیار یا اقاله) |
| معین بودن عامل | می تواند معین یا نامعین باشد (جعاله خاص و عام) | همیشه معین و مشخص است (مستأجر یا اجیر) |
| معین بودن اجرت (جُعل/اجاره بها) | لزوماً در زمان انعقاد به صورت دقیق معلوم نیست، اما باید قابل معلوم شدن باشد. | باید در زمان انعقاد، به طور دقیق معلوم و مشخص باشد. |
| تعیین مدت | لزوماً مدت ندارد؛ انجام عمل مورد نظر مبناست. | باید حتماً مدت آن معین باشد. |
| نحوه قبول | در جعاله عام، صرف انجام عمل کفایت می کند. در خاص، نیازی به قبول لفظی نیست. | نیاز به ایجاب و قبول صریح یا ضمنی دارد. |
| تعهد | تعهد جاعل یک طرفه و مشروط به انجام عمل است. | تعهد دو سویه است؛ موجر به تسلیم عین و مستأجر به پرداخت اجاره بها. |
| فسخ قبل از شروع عمل | جاعل و عامل هر دو حق فسخ دارند و عاملی که شروع به کار نکرده حقی ندارد. | حق فسخ یک طرفه وجود ندارد، مگر با خیارات. |
| فسخ بعد از شروع عمل | جاعل می تواند فسخ کند و عامل مستحق اجرت المثل است. | حق فسخ یک طرفه وجود ندارد، مگر با خیارات. |
| مبنای عقد | مبتنی بر مسامحه است (مسامحه در تعیین اجرت) | مبتنی بر مغابنه و دقت در تعیین عوض و معوض |
تفاوت جعاله با قولنامه
«قولنامه» یا «تعهد به بیع» یک سند عادی است که طرفین در آن، تعهد به انجام معامله ای در آینده می کنند. قولنامه خود عقد بیع نیست، بلکه مقدمه آن است و معمولاً ماهیت لازم دارد. تفاوت های اساسی آن با جعاله:
- ماهیت: قولنامه یک تعهد به انجام معامله در آینده است، در حالی که جعاله تعهدی برای انجام یک عمل مشخص در برابر پاداش است.
- موضوع: موضوع قولنامه عمدتاً خرید و فروش مال است، اما موضوع جعاله می تواند هر عمل مشروع و مقدور باشد.
- لازم/جایز بودن: قولنامه معمولاً لازم الاجراست (هرچند خود عقد نیست)، اما جعاله ماهیت جایز دارد.
تفاوت جعاله با قرارداد کار یا حق العمل کاری
قرارداد کار و حق العمل کاری نیز شباهت هایی با جعاله دارند، اما تفاوت های عمده ای میان آنها وجود دارد:
- قرارداد کار:
- رابطه استخدامی: در قرارداد کار، یک رابطه استخدامی بین کارفرما و کارگر شکل می گیرد که شامل تبعیت، دریافت حقوق ثابت (معمولاً)، ساعات کار مشخص و شمول قوانین کار است.
- لازم بودن: قرارداد کار یک عقد لازم است.
- تعهدات: کارگر متعهد به انجام کاری مشخص تحت نظارت کارفرماست.
- هدف: هدف قرارداد کار، استخدام و ایجاد یک رابطه مستمر کاری است.
در حالی که در جعاله، رابطه استخدامی وجود ندارد و عامل صرفاً برای انجام یک عمل خاص بدون تبعیت حقوقی گسترده، جُعل دریافت می کند.
- حق العمل کاری:
- نیابت در معامله: حق العمل کار (دلال) به نام خود، اما به حساب آمر (مثلاً برای فروش مال او) معامله ای را انجام می دهد و در ازای آن حق العمل دریافت می کند.
- لازم بودن: قرارداد حق العمل کاری یک عقد لازم است.
- موضوع: موضوع اصلی، انجام معاملات تجاری به نام حق العمل کار است.
در جعاله، عامل لزوماً به نام خود معامله ای نمی کند، بلکه عمل مشخصی را انجام می دهد که ممکن است به معامله ای منجر شود یا خیر. همچنین، حق العمل کار معمولاً در چارچوب یک رابطه مستمر و با رعایت قواعد خاص تجاری فعالیت می کند، در حالی که جعاله می تواند برای یک بار و بدون پیچیدگی های تجاری انجام شود.
به این ترتیب، با وجود شباهت های ظاهری، هر یک از این عقود دارای ماهیت و احکام حقوقی منحصر به فرد خود هستند که تمایز آنها برای کاربست صحیح در روابط حقوقی ضروری است.
۶. کاربردهای رایج عقد جعاله در زندگی و معاملات
انعطاف پذیری و ماهیت جایز جعاله، آن را به ابزاری کارآمد برای طیف وسیعی از فعالیت ها و معاملات تبدیل کرده است. این عقد در حوزه های مختلف اقتصادی، بانکی و حتی در زندگی روزمره افراد، کاربردهای فراوانی دارد. در ادامه به برخی از مهم ترین کاربردهای جعاله اشاره می شود.
جعاله بانکی: توضیح انواع کاربردها در بانکداری
در نظام بانکداری اسلامی، جعاله به عنوان یکی از عقود مجاز، کاربردهای گسترده ای در ارائه تسهیلات و خدمات بانکی پیدا کرده است. این عقد به بانک ها اجازه می دهد تا بدون ورود به عقود ربوی، به مشتریان خود خدمات مالی ارائه دهند.
- تسهیلات بانکی: بانک ها می توانند در قالب عقد جعاله، برای ساخت، تکمیل یا توسعه مسکن، تعمیرات، تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی، واردات و صادرات، و همچنین ارائه خدمات فنی و مهندسی، تسهیلات پرداخت کنند. در این موارد، بانک (جاعل) متعهد می شود در ازای انجام عملی مشخص توسط مشتری (عامل) – مثلاً احداث یک واحد مسکونی یا تکمیل یک خط تولید – مبلغی را به عنوان جُعل بپردازد. مشتری با انجام عمل، مستحق جُعل می شود و عملاً این جُعل به صورت تسهیلات به او پرداخت می گردد.
- سود سپرده و خدمات بانکی: گاهی بانک ها برای جذب سپرده یا ارائه خدمات خاص، به نوعی جعاله متوسل می شوند. مثلاً، تعیین پاداش برای سپرده گذاران با تراکنش های بالا یا کسانی که برای مدت معینی، سپرده خود را نزد بانک نگه می دارند. در این حالت، مشتری (عامل) با انجام عمل مورد نظر بانک (جاعل)، مستحق پاداش (جُعل) می شود.
- ضمانت نامه های بانکی: در برخی موارد، برای صدور ضمانت نامه های بانکی، بانک مبلغی را به عنوان جُعل در ازای خدمتی که ارائه می دهد، از مشتری دریافت می کند.
جعاله در صنعت املاک: فروش، خرید، رهن و اجاره ملک
صنعت املاک و مستغلات یکی از حوزه هایی است که جعاله کاربرد عملی و فراوانی دارد. مشاورین املاک و دلالان غالباً در قالب عقد جعاله فعالیت می کنند.
- جعاله برای فروش، خرید، رهن و اجاره ملک: رایج ترین کاربرد جعاله در املاک، برای فروش یا اجاره دادن یک ملک است. در این حالت، صاحب ملک (جاعل) به مشاور املاک یا هر شخص دیگری (عامل) پیشنهاد می دهد که در صورت یافتن مشتری مناسب و انجام معامله، مبلغی را به عنوان پاداش (جُعل) پرداخت کند. مثال: «اگر ملک مرا به مبلغ حداقل ۵ میلیارد تومان بفروشی، ۵۰ میلیون تومان پاداش دریافت می کنی.» این جعاله می تواند برای خرید ملک نیز کاربرد داشته باشد، یعنی خریدار به کسی پاداش دهد که ملک مورد نظر او را بیابد.
- نقش مشاورین املاک به عنوان عامل: مشاورین املاک به عنوان واسطه، غالباً در قالب عامل جعاله عمل می کنند. آنها در ازای خدمتی که برای جاعل (فروشنده یا خریدار) انجام می دهند، یعنی موفقیت در انجام معامله، مستحق دریافت کمیسیون یا جُعل می شوند.
جعاله در مورد اشیاء گمشده: پاداش برای یابنده
یکی از ملموس ترین و قدیمی ترین کاربردهای جعاله در زندگی روزمره، تعیین پاداش برای یافتن اشیاء گمشده است. این نوع جعاله معمولاً از نوع «جعاله عام» است.
- مثال: «هرکس گوشی تلفن همراه مرا که در فلان مکان گم شده است، پیدا کند و تحویل دهد، مبلغی به عنوان مژدگانی دریافت خواهد کرد.» در این حالت، صاحب گوشی (جاعل) به عموم مردم (عاملین بالقوه) پیشنهاد پاداش می دهد و اولین کسی که گوشی را بیابد و تحویل دهد، عامل محسوب شده و مستحق جُعل خواهد بود.
جعاله در پروژه های عمرانی و پیمانکاری: مثال های کاربردی
در پروژه های عمرانی و پیمانکاری، جعاله می تواند برای ایجاد انگیزه و تسریع در انجام برخی مراحل یا دستیابی به اهداف خاص به کار گرفته شود.
- مثال: یک شرکت پیمانکاری (جاعل) به یکی از سرپرستان پروژه اش (عامل) پیشنهاد می دهد: «اگر بخش الف پروژه را یک ماه زودتر از موعد مقرر به اتمام برسانی، پاداش قابل توجهی دریافت خواهی کرد.»
- یا شرکتی برای ارائه یک نوآوری در روش های ساخت، پاداش تعیین می کند.
مثال های متنوع دیگر از زندگی روزمره و کسب و کارها
جعاله دامنه کاربرد گسترده ای فراتر از موارد ذکر شده دارد:
- بازاریابی و فروش: تعیین پاداش برای فروشندگان یا بازاریابان در صورت رسیدن به تارگت های فروش مشخص.
- آموزش و پژوهش: تعیین جایزه برای دانشجویان یا پژوهشگران جهت دستیابی به نتایج خاص علمی یا حل یک مشکل فنی.
- کشاورزی: تعیین پاداش برای کسی که روشی برای افزایش بازده محصول یا مبارزه با آفات ارائه دهد.
- خدمات نظافتی: تعیین پاداش برای پیدا کردن یک فرد متخصص برای انجام خدمات نظافتی ویژه.
- گردآوری اطلاعات: تعیین پاداش برای کسی که اطلاعات خاصی را جمع آوری و ارائه کند.
با توجه به این تنوع کاربردها، جعاله به عنوان یک ابزار حقوقی منعطف، نقش مهمی در تسهیل بسیاری از روابط و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی ایفا می کند.
۷. فسخ و آثار حقوقی آن در عقد جعاله
همانطور که قبلاً اشاره شد، عقد جعاله از عقود جایز است. جایز بودن به معنای آن است که هر یک از طرفین (جاعل یا عامل) در هر زمان، با اراده خود و بدون نیاز به رضایت طرف مقابل، می توانند عقد را فسخ کنند. اما این فسخ دارای آثار حقوقی خاصی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
حق فسخ یک طرفه جاعل و عامل به دلیل جایز بودن عقد
مبنای اصلی حق فسخ در جعاله، جایز بودن ماهیت این عقد است. این حق برای هر دو طرف جعاله (جاعل و عامل) وجود دارد، اما شرایط اعمال آن برای هر یک متفاوت است:
- حق فسخ جاعل: جاعل می تواند در هر زمان و حتی بدون دلیل موجه، از پیشنهاد جعاله خود منصرف شود و آن را فسخ کند. فسخ جعاله توسط جاعل باید به اطلاع عامل (در جعاله خاص) یا به اطلاع عموم (در جعاله عام، از طریق همان وسایلی که پیشنهاد اولیه اعلام شده بود) رسانده شود.
- حق فسخ عامل: عامل نیز تا زمانی که شروع به انجام عمل مورد نظر جاعل نکرده است، می تواند از انجام آن خودداری کند و به عبارتی، جعاله را فسخ نماید. اما پس از شروع به عمل، حق فسخ عامل (به معنای توقف عمل بدون تبعات) با محدودیت هایی مواجه می شود؛ هرچند او همچنان می تواند عمل را متوقف کند، اما ممکن است حقوقی برای جاعل در پی داشته باشد.
آثار فسخ قبل از شروع به عمل توسط عامل (عدم استحقاق عامل به جُعل)
اگر جاعل قبل از اینکه عامل (در جعاله عام هر کس) شروع به انجام عمل کند، جعاله را فسخ نماید، یا عامل قبل از شروع، از انجام عمل منصرف شود، هیچ حقی برای عامل به وجود نمی آید و عامل مستحق هیچ اجرتی (جُعل یا اجرت المثل) نخواهد بود. به عبارت دیگر، تا زمانی که عمل شروع نشده، هیچ تعهد متقابلی شکل نگرفته و با فسخ، همه چیز به حالت قبل باز می گردد.
آثار فسخ بعد از شروع به عمل توسط عامل (استحقاق عامل به اجرت المثل)
مهم ترین اثر حقوقی فسخ جعاله، زمانی بروز می کند که عامل پس از شروع به انجام عمل، جعاله از سوی جاعل فسخ شود. در این حالت، مطابق ماده ۵۶۴ قانون مدنی: «اگر جاعل در اثنای عمل رجوع کند، باید اجرت المثل عملی را که عامل تا آن زمان انجام داده است، بپردازد.»
نکات کلیدی در این خصوص:
- استحقاق اجرت المثل: عامل در این حالت مستحق جُعل (پاداش تعیین شده) نیست، بلکه مستحق «اجرت المثل» است. اجرت المثل، پاداشی است که عرفاً و بر اساس کار انجام شده، به آن تعلق می گیرد، حتی اگر جُعل تعیین شده مبلغ بیشتری باشد.
- تناسب با کار انجام شده: میزان اجرت المثل باید متناسب با بخشی از عملی باشد که عامل تا زمان فسخ انجام داده است.
- فقدان حق حبس برای عامل: عامل نمی تواند به دلیل عدم پرداخت اجرت المثل، از تحویل نتیجه کار خود به جاعل خودداری کند.
اگر عامل پس از شروع به عمل، خودش تصمیم به توقف و فسخ جعاله بگیرد، به دلیل جایز بودن عقد، می تواند از ادامه عمل خودداری کند؛ اما ممکن است در صورت ورود خسارت به جاعل، مسئول جبران آن باشد. همچنین، اگر عمل به گونه ای باشد که بخشی از آن به تنهایی فایده ای برای جاعل نداشته باشد، عامل حق دریافت اجرت المثل را نیز از دست می دهد.
اتمام جعاله با انجام عمل مورد نظر
راه اصلی و طبیعی پایان یافتن عقد جعاله، انجام کامل عمل مورد نظر جاعل توسط عامل است. به محض اینکه عامل عمل را به طور کامل و صحیح انجام دهد:
- استحقاق جُعل: عامل مستحق دریافت جُعل (پاداش تعیین شده) می شود. در این مرحله، جاعل ملزم به پرداخت جُعل است و دیگر نمی تواند جعاله را فسخ کرده و از پرداخت آن خودداری کند.
- پایان تعهدات: با پرداخت جُعل توسط جاعل، تعهدات طرفین در قالب جعاله به پایان می رسد.
سایر موارد اتمام جعاله:
- فوت یا جنون: به دلیل جایز بودن عقد، فوت یا جنون هر یک از جاعل یا عامل، منجر به بطلان جعاله می شود.
- عدم امکان انجام عمل: اگر انجام عمل مورد جعاله به دلایل قهری و خارج از اراده طرفین (مانند از بین رفتن موضوع) غیرممکن شود، جعاله خود به خود منتفی می گردد.
- از بین رفتن مال جعاله: اگر جُعل، یک مال معین باشد و آن مال از بین برود، جعاله منتفی می شود.
درک صحیح این آثار حقوقی، به خصوص در مورد استحقاق اجرت المثل، برای جلوگیری از اختلافات و تضمین حقوق طرفین در عقد جعاله اهمیت حیاتی دارد.
۸. احکام و نکات حقوقی تکمیلی و عملی
علاوه بر مباحث اساسی مربوط به تعریف، ارکان، شرایط و انواع جعاله، نکاتی تکمیلی و عملی نیز وجود دارد که در کاربست این عقد در عمل بسیار حائز اهمیت هستند و به درک جامع تری از آن کمک می کنند.
مسئولیت های جاعل و عامل در جعاله
در عقد جعاله، هر دو طرف دارای مسئولیت هایی هستند که رعایت آن ها برای اجرای صحیح عقد ضروری است:
- مسئولیت های جاعل:
- پرداخت جُعل: اصلی ترین مسئولیت جاعل، پرداخت جُعل (پاداش) به عامل پس از انجام کامل و صحیح عمل مورد نظر است.
- عدم ایجاد مانع: جاعل نباید در انجام عمل توسط عامل مانعی ایجاد کند.
- تأمین شرایط لازم: اگر برای انجام عمل، شرایط خاصی (مانند دسترسی به مکان یا اطلاعات) لازم باشد، جاعل باید این شرایط را فراهم آورد.
- شفافیت در تعیین عمل: جاعل باید عمل مورد نظر را به روشنی و بدون ابهام تعیین کند تا عامل بداند دقیقاً چه کاری باید انجام دهد.
- مسئولیت های عامل:
- انجام عمل به صورت کامل و صحیح: عامل موظف است عمل مورد جعاله را با دقت و مهارت لازم، به طور کامل و مطابق با خواسته جاعل انجام دهد.
- عدم تقصیر: عامل نباید در انجام عمل تقصیر یا تعدی کند که موجب ورود خسارت به جاعل شود. در صورت تقصیر، مسئول جبران خسارت خواهد بود.
- امانت داری: اگر در جریان انجام عمل، اموالی از جاعل نزد عامل قرار گیرد (مثلاً مال گمشده ای که عامل یافته است)، عامل موظف به حفظ و امانت داری از آن است.
اهمیت تنظیم مکتوب قرارداد جعاله (حتی اگر از نظر قانونی ضروری نباشد)
اگرچه برای صحت عقد جعاله، تنظیم قرارداد کتبی ضروری نیست و جعاله حتی به صورت شفاهی نیز معتبر است، اما به شدت توصیه می شود که تمامی جزئیات آن به صورت مکتوب تنظیم شود. دلایل این توصیه عبارتند از:
- جلوگیری از اختلافات: قرارداد کتبی ابهامات را از بین می برد و از بروز اختلافات در مورد ماهیت عمل، میزان جُعل، شرایط انجام کار و زمان بندی جلوگیری می کند.
- اثبات ادعا: در صورت بروز اختلاف، وجود قرارداد کتبی، بهترین سند برای اثبات حقوق و تعهدات هر یک از طرفین است.
- وضوح شرایط: مکتوب کردن قرارداد به طرفین کمک می کند تا تمامی شرایط و خواسته های خود را به روشنی بیان کنند.
- قابلیت استناد: در مراجع قضایی، اسناد کتبی از اعتبار بالاتری برخوردارند و به راحتی قابل استناد هستند.
نقش عرف در تعیین جُعل و شرایط جعاله
در بسیاری از موارد، عرف و عادت جاری در جامعه، نقش مهمی در تکمیل و تفسیر مفاد عقد جعاله ایفا می کند. این نقش به ویژه در مواردی که جُعل به طور دقیق تعیین نشده یا شرایط خاصی از عمل مورد جعاله مسکوت مانده، پررنگ تر می شود:
- تعیین جُعل: اگر جُعل به صورت کلی «اجرت المثل» یا «مبلغ متعارف» تعیین شده باشد، عرف تعیین کننده میزان آن خواهد بود.
- کیفیت انجام عمل: اگر در مورد کیفیت انجام عمل مورد جعاله سکوت شده باشد، عامل باید آن را مطابق با عرف معمول و منطقی انجام دهد.
- زمان و مکان: عرف می تواند در تعیین زمان و مکان انجام عمل یا پرداخت جُعل، راهگشا باشد.
ماده ۵۶۳ قانون مدنی نیز به این نکته اشاره دارد که: «در صحت جعاله علم اجمالی به عوض کافی است.» این «علم اجمالی» غالباً از طریق عرف و عادت جامعه به دست می آید.
استناد به سایر مواد قانونی مرتبط با جعاله در قانون مدنی
علاوه بر مواد ۵۶۱ تا ۵۶۷ قانون مدنی که مستقیماً به جعاله می پردازند، سایر مواد این قانون که مربوط به شرایط عمومی صحت معاملات، مسئولیت های مدنی، و انواع مال هستند نیز می توانند در تفسیر و اجرای جعاله کاربرد داشته باشند. به عنوان مثال:
- ماده ۱۹۰ قانون مدنی: شرایط اساسی صحت معامله (قصد و رضا، اهلیت، موضوع معین، مشروعیت جهت).
- ماده ۲۶۴ قانون مدنی: راه های سقوط تعهدات (مانند انجام تعهد).
- مواد مربوط به قواعد عمومی قراردادها: سایر اصول کلی مربوط به قراردادها که در قانون مدنی آمده است، مانند تفسیر قراردادها بر اساس قصد مشترک طرفین، در مورد جعاله نیز قابل اعمال است.
جعاله در فقه
جعاله ریشه های عمیقی در فقه اسلامی دارد و از جمله عقود رایج و مشروع در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی محسوب می شود. فقها جعاله را از باب «عقود غیر معوض» یا «عقود جایز» می دانند که با ایجاب (اعلام پاداش) و انجام عمل (قبول عملی) شکل می گیرد. در فقه، بر مشروعیت عمل، مالیت داشتن جُعل و اهلیت طرفین تأکید فراوانی شده است. بحث های فقهی در مورد استحقاق اجرت المثل در صورت فسخ قبل از اتمام عمل، یا در مواردی که عمل ناقص انجام می شود، بسیار غنی و دقیق است و اساس قوانین مدنی ما در این زمینه را تشکیل داده است.
با توجه به جایگاه عرف در فقه، بسیاری از ابهامات و مسائل عملی جعاله، با استناد به عرف مورد تحلیل و حکم قرار می گیرند. این توجه به عرف، انعطاف پذیری جعاله را در پاسخگویی به نیازهای متغیر جامعه افزایش می دهد.
در نهایت، درک عمیق این نکات تکمیلی و عملی، به افراد کمک می کند تا نه تنها از ابهامات حقوقی اجتناب کنند، بلکه به طور مؤثرتری از جعاله به عنوان یک ابزار قانونی در زندگی و کسب و کار خود بهره برداری نمایند.
نتیجه گیری
عقد جعاله، به عنوان یکی از عقود جایز و معین در حقوق مدنی ایران، ابزاری قدرتمند و انعطاف پذیر برای ایجاد تعهد به پرداخت پاداش در ازای انجام عملی مشخص است. این عقد با ریشه های فقهی عمیق، امکان تحقق اهداف متنوعی را از پیدا کردن اشیاء گمشده گرفته تا تسهیلات بانکی و معاملات پیچیده املاک، فراهم می آورد. فهم دقیق ارکان آن شامل جاعل (تعهددهنده)، عامل (انجام دهنده) و جُعل (پاداش)، به همراه شرایط صحت از جمله اهلیت طرفین، قصد و رضا، معین و مقدور بودن عمل و مشروعیت آن، برای هرگونه استفاده صحیح از این عقد ضروری است.
تفاوت های کلیدی جعاله با عقود مشابهی مانند اجاره، قولنامه و قرارداد کار، بر ماهیت جایز بودن و عدم لزوم تعیین قطعی جُعل در زمان انعقاد، استوار است که آن را از سایر قراردادها متمایز می سازد. کاربردهای گسترده جعاله در بانکداری، صنعت املاک، پروژه های عمرانی و حتی زندگی روزمره، نشان دهنده اهمیت و کارایی این عقد در نظام حقوقی و اقتصادی کشور است. همچنین، آگاهی از احکام فسخ جعاله و استحقاق عامل به اجرت المثل در صورت فسخ قبل از اتمام عمل، برای حفظ حقوق طرفین اهمیت بالایی دارد.
برای پرهیز از اشتباهات رایج و اطمینان از صحت و نفوذ جعاله، توصیه می شود که حتی در موارد ساده، جزئیات به صورت مکتوب تنظیم شده و در جعاله های پیچیده یا دارای ارزش مالی بالا، حتماً از مشاوره حقوقی با متخصصین بهره گرفته شود. در نهایت، درک صحیح از عقد جعاله، نه تنها به افراد کمک می کند تا از حقوق خود آگاه باشند، بلکه آن ها را قادر می سازد تا از این ابزار حقوقی برای تسهیل و تنظیم روابط خود به نحو احسن استفاده کنند.
سوالات متداول
آیا برای جعاله حتماً باید قراردادی نوشته شود؟
خیر، عقد جعاله یک عقد رضایی است و برای صحت آن لزوماً نیازی به تنظیم قرارداد کتبی نیست. جعاله می تواند به صورت شفاهی نیز معتبر باشد. اما برای جلوگیری از اختلافات و سهولت در اثبات ادعاها در آینده، قویاً توصیه می شود که جزئیات جعاله به صورت مکتوب تنظیم شود.
اگر عامل عمل را به طور ناقص انجام دهد، آیا مستحق جُعل است؟
خیر، عامل تنها در صورتی مستحق دریافت جُعل (پاداش تعیین شده) است که عمل مورد نظر جاعل را به طور کامل و صحیح انجام داده باشد. اگر عمل به طور ناقص انجام شود و آن بخش ناقص برای جاعل هیچ فایده ای نداشته باشد، عامل مستحق جُعل نیست و حتی ممکن است مستحق اجرت المثل نیز نباشد. اما اگر بخش انجام شده دارای فایده مستقل باشد، عامل ممکن است مستحق اجرت المثل همان بخش باشد، نه جُعل کامل.
آیا جاعل می تواند بعد از انجام عمل، از پرداخت جُعل خودداری کند؟
خیر. زمانی که عامل عمل مورد جعاله را به طور کامل و صحیح انجام دهد، جعاله به اتمام رسیده و جاعل متعهد به پرداخت جُعل می شود. در این مرحله، جاعل دیگر نمی تواند به استناد جایز بودن عقد، از پرداخت جُعل خودداری کند؛ زیرا عمل انجام شده و حق عامل بر جُعل مستقر شده است. عدم پرداخت جُعل در این مرحله، به معنای نقض تعهد و امکان پیگیری حقوقی از سوی عامل خواهد بود.
تفاوت جعاله با وعده جایزه در مسابقات چیست؟
تفاوت اصلی در ماهیت حقوقی و قصد طرفین است. جعاله یک عقد است که برای انجام یک عمل مشخص و دارای منفعت عقلایی در برابر پاداش صورت می گیرد. اما وعده جایزه در مسابقات، معمولاً جنبه تشویقی و غیرمعوض دارد و گاهی حتی ممکن است هدف عقلایی مشخصی (مانند یافتن مال گمشده) پشت آن نباشد. در بسیاری از مسابقات، هدف صرفاً سرگرمی یا رقابت است. از منظر حقوقی، جعاله تابع مواد قانون مدنی است، اما وعده جایزه در مسابقات، اگر شرایط خاص عقد جعاله را نداشته باشد، ممکن است تحت قواعد عمومی تعهدات قرار گیرد یا حتی تعهدی الزام آور ایجاد نکند. البته اگر وعده جایزه برای انجام عملی مشخص (مانلاً بهترین اختراع) باشد و دارای شرایط جعاله باشد، می تواند به عنوان جعاله تلقی شود.
در صورت فوت جاعل یا عامل، تکلیف عقد جعاله چه می شود؟
با توجه به جایز بودن عقد جعاله، فوت یا جنون هر یک از جاعل یا عامل، به طور خودکار به عقد جعاله پایان می دهد و آن را منحل می کند. این بدان معناست که دیگر نه ورثه جاعل موظف به پرداخت جُعل هستند و نه ورثه عامل حق انجام عمل و مطالبه جُعل را دارند. مگر اینکه قبل از فوت یا جنون، عامل شروع به انجام عمل کرده باشد که در این صورت، ورثه عامل می توانند اجرت المثل کارهای انجام شده را از جاعل یا ورثه او مطالبه کنند.