عمومی

فستون ، نئولیبرالیسم و ​​انسان همیشه مدیون هستند


به گفته انگلس در سخنان خود با تابوت مارکس ، قبل از اینکه بتواند با دین ، ​​سیاست ، علم ، هنر و غیره مقابله کند ، ابتدا باید غذا ، لباس و مسکن تهیه کرد.

اینها اصول امنیت اجتماعی است که دولت وظیفه دارد تأمین کند. در طول تاریخ ، تمام تلاشهای تولیدی جامعه این بوده است که این سه عنصر ، مهمتر از همه و همه ، تأمین سرمایه شود. اما در دنیای معاصر سرمایه داری جوامعی مانند ما ، معادله گاه برعکس است. علاوه بر تولید بیشتر محصولات زندگی و نیازهای انسانی ، به عنوان مثال بخش بزرگی از آن صرف جلب قدرت شهوت و نمایش مظاهر ثروت اقلیت یا در مواردی می شود که نه تنها در سطح کیفیت اجتماعی بلکه در بعضی مواقع نیز نقش دارد. آنها سو را بازی می کنند. برای مثال ، هزاران کارگر در شرایط دشوار برای تأمین معیشت خود ، روی آسمان خراشها کار می کنند ، که تنها قدرت اقلیت بورژوایی را بدون منافع اجتماعی و عمومی نشان می دهد. به طور مثال این کار با کارگر عرق کردن در یک کارخانه مواد غذایی کاملاً متفاوت است.

از طرف دیگر ، تلاشهای تولیدی این گروه به جای اینکه تأثیر گسترده ای بر بخشهای مختلف جامعه داشته باشد ، به بخش بزرگی از طبقه غیرمولد که دارای سرمایه است یا دارای قدرت است ، می رود اما دارای تفکر اجتماعی ذاتی کمی است. به عنوان مثال ، کل سود ، که بسیاری از آنها از طریق کار طبقه کارگر ، تولید و مالیات حاصل می شود ، به جای اینکه برای افزایش رفاه اجتماعی هزینه شود و آنها را به زندگی شخصی بازگرداند ، در سیستم بودجه سالانه کشور تأمین می شود. سازمانهای غیر مولد مانند نهادهای نظامی یا ایدئولوژیک مانند نهادهای گسترده و بلند مدت در داخل و خارج از کشور مانند سازمان تبلیغات اسلامی و بسیاری از نهادهای مشابه ، در توسعه اقتصادی نقشی ندارند و تقسیمات طبقاتی را از طریق تولید یا مالیات محدود می کنند.

در نتیجه ، ما ، نسبتاً یا ناخواسته ، نسبتاً عاری از وضعیت اجتماعی برده هایمان به یک سیستم سرمایه داری تحت تسلط نئولیبرالیسم هستیم و از طرق مختلف مورد سوء استفاده قرار می گیریم ، تا همه بتوانند از صبح تا شب تا بدیهیات زندگی انجام دهند. خود را نجات دهید ، که بخشی از مسئولیت دولت است. و در حالی که او برای جبران ناتوانی باید مالیات بپردازد ، این کیفیت زندگی او را افزایش نمی دهد. بنابراین ، برای جبران نواقص در کیفیت اجتماعی مانند بهداشت ، بیمه ، آموزش و غیره ، وی مجبور است بیش از آنچه که توان مالی دارد و مزایا و وام دریافت کند ، تأمین کند ، در حالی که تهیه آن به دولت ، نه تنها هزینه کمی ، بلکه به علاوه کمسیون نیز برای وی خواهد داشت. پرداخت مزایای آن ، به این معنی که جامعه همیشه مدیون دولت است. و تفسیر آن در جامعه ای ساده شده است که همیشه مدیون دولت است تا بتواند بخشی از وظایف خود را در قبال دولت جبران کند. جامعه بدهکار همچنین مالیات و انرژی را تحمیل می کند که برای زنده ماندن آن به سلامت جسمی و روانی خود مدیون است.

چنین جامعه ای کمترین پیامدهای اجتماعی و اجتماعی را برای فلسفه جامعه شناسی دارد. از آنجا که او در مبارزه برای بقا شرکت می کند و تا زمانی که در نجات “خود” شرکت می کند ، در غیاب احزاب آزاد ، سازمان های کارگری ، سازمان های غیر دولتی و غیره نمی تواند به فکر مفاهیم اجتماعی باشد. در اینجا ما با یک جامعه فردی روبرو هستیم که ادراکات انسانی جای خود را به پول و فروپاشی اخلاق می دهد. جلوه های بیرونی را می توان در شرایط عادی استثناء در نظر گرفت ، اما در بحران هایی مانند شیوع اپیدمی و کرونا ویروس می توان عمق فاجعه را درک کرد و نباید انتظار داشت مردم امروز اهمیت همبستگی را درک کنند و از بسته شدن راضی شوند. انجام مشاغل یا سایر مسئولیت های اجتماعی. زیرا اهمیت موضوع برای او فقط “برای او” است. او خدمتگزار با ساختار ذهنی خاص خود برای زندگی و زندگی با کار و پول است و خارج از این ساختار خودش را نمی فهمد. این دقیقاً انسانی بدون ریشه و نامنظم است که نئولیبرالیسم سعی در شکل گیری آن داشته است به گونه ای که سی سال در بهره برداری بی وقفه خود از عدالت و رفاه نسبی ادامه خواهد یافت و طبیعتاً با چنین بحران هایی نیازی به سرکوب اقدامات شخصی نیست. زیرا با چند اشتباه استراتژیک ، جامعه با دست خود راه خود را گم می کند و راه را برای آنها هموار می کند …

جهت دیدن مقالات بیشتردر مجموعه مطالب عمومی کلیک کنید 


منبع خبر: فستون ، نئولیبرالیسم و ​​انسان همیشه مدیون هستند

مسوولیت کلیه محتوای سایت بر عهده منابع اصلی بوده و بانک مشاغل اینفوجاب هیچ مسوولیتی در قبال محتوا ندارد.

دکمه بازگشت به بالا