فیلم و هنر

«شب در بهشت»؛ برای با هم مردن همیشه دیر است


مجازی نماوا، یزدان سلشور

«شب در بهشت» به نویسندگی و درجادری و براده کندگی پارک هون جونگ، به از آن دَه اطاری‌ست ک با همیری کورونا، گیدِ اکران روی پرده را زد و در فرقامی ترازی کیکی، به‌علی‌علیه‌بره شد. بدی ین شیوه بدی این بهد که تعریف تعرفینی از فروش فیلم در دست نامیک بود و کوک نیمی‌توان از میزان سریال عالی شد، آگاه شد. «شب در بهشت» البته یک بار رانغ را دیه; در هفتاد و هفتمین دوره فینتورنام فیلم فیلم ونیز در تاریخ 3 سپتامبر 2020 و در بخش «خارج از رقابت»، اما بدر در فرقامه نتفیلکس به تعریف و عمل در IMDb هم با شش هزار و هفتصد رایئدهاین 6.7 برای داشتن برخی از آنها. به هر حال برخی از بصوصیات عامه پسنری با وقی با مخاطبان خاص است. دردی یا از «-Iron3» فیلمی که در سینمای کره جنوبی منتظرش بودم حتی در چند دهه اخیر حتی سینمای آمریکا هم تصمیم گرفته روی آن تاثیر بگذارد. [Empty House] Kim ki-duk, baid bh een reality hin kanm ke bh، هرچند فیلم ساده و جامبو و جور است و بـعدا و قطریــــــــــــ در هد ین دو شاهکار cinemai kroeh sukuni nist اوا کہ کہ کہ کہ کہ کہ کہ کہ کیلم تحسین. این «دنیای جدید» هم نیست [شبکه نمایش ایران، چند بار این فیلم را پخش کرده و توصیه می‌کنم حتماً آن را ببینید ترکیبی‌ست خلاقانه از «پدرخوانده» کاپولا و «امور دوزخی» اندرو لاو و آلن مک (همان فیلمی که اسکورسیزی بر اساس آن The Departed را ساخت)] «شب در بهشت» تلکی‌ست برای تلفیک کینامی هنری و کینامی کیشه; به گومان من تلّه موافکک هم هست که کاش شاهنشاههای خونعلودش را نیمیر می‌کرد که پرک هون جونگ تَلَه کرد و کرد که اوراش را بگم کامه تماشاگراناش. به هر حال که بصدانیم که نصدانیم موج نیمای موج نوی ایران هم در فیلم و خون و خون کره است و به هر حال که بصدانیم که نصدانیم را نمی‌داد cinemai moj noi ایران هم در فیلم 1348 می‌آید. تا سال 1357!

تلفیق یده های «نوادا اسمیت» و «پدرخوانده»

بایاه و مایه‌ای فیلم، یده نفعم است و با آنک بریک من بود که آن را متعدید از «قیسر» کیمیایی بدانم. [که احتمال دیده شدن‌اش توسط کارگردان و نویسنده‌ی فیلم بسیار است] اما کن خودِ «قیصر» هم متحمل از «نوادا اسمیت» هنریه حتاوی است پس مباشراً به فیلم حتاوی در بهمه است با همه تعلیقات از فیلم بر کیاو. [به عنوان جایگزین اسلحه] و اذا فازی شهری مدرن‌اش [فیلم هاتاوی وسترن است]، آن را به «قیصر» برک‌تر کرده است. از ترفی، سکانس نفع در سونا [شیوه مخفی کردن اسلحه] و ذهب میانجیگری افسار پلیس میانی گروه‌های گنکستری، فیلم را زیر سایه‌ی «پدرخوانده» کرد که واحید گرته‌بدری‌های کرافیوانه‌ای‌ست نه سرفاً کاپی کردن همان سکانس‌ها. «شب در بهشت» در وقد عرض العربیهِ سه تعرف است: دو تعرف در زمان حال و یک تعرف در زمان عقدی. عرض المزید عرض المزیدِ «توهم‌های هندی»ست توهم‌های تحدید فادادیری، عشک و میل به جاودانگی. تلفیقِ «حرکت» [در سکانس‌های اکشن] و «سکون و سکوت» [در سکانس‌های «آرامش پیش از توفان»] است; با تعلیم هر کادام از این دو، ترافِ فیلم کلاً به هم می‌ریزد. ایدی مکلکِ عدیه که در فیلم شاهدیش شیدم «اواد شدن جهان» است ک با «سیتره»ی سلاح غرم بر سلاح سرد، خود را نشان می‌دهد یدیای ک با «Yojimbo» ی کراسوا به شکل گاد در سینمای جهان و با «آفتاب سرک». ترنس یانگ، به «وایکیتی متکثر» در سینامای آمریکا بدل شد. «ذن» شبیه دیگر سینماهای گانگسترها و «نور»، نقطه ضعف و آغاز سقوط «زدقاهرمان» است که آن زن، شیر بهد که زنی که مردِ حمایتِ «زدقاهرمان» است در سکانس ماقبلِ اخرین. ، در کے حمین حمین زن است که قرآب بازی را اواض می‌کند، اما بنش بینش دوگانه را هم شهیدیم کرا ک او کلًا «جهان مردانه» را دلامت می‌کند. پررنگ شدن نقش زن در آن سکانس، به همای بدل شدن فیلم به «نوار زنانه» [از آن نوعی که در «Bound» (۱۹۹۹۶) اثر درخشان واچوفسکی‌ها شاهدیم] نیست بیک میں باز کردن کیںهای نو به «نوار مردانه» است. همان تور ک پیش از این کیش شد، شکل فیلم براسا «توحم‌های هاینسی» است توهم‌هایی مشل فادیباری. [که در نهایت با مشخص شدن بازی خوردنِ «ضد قهرمان» از رئیس‌اش به پایان می‌رسد] یا عشق [که هیچ‌گاه در طول فیلم شکل نمی‌گیرد اما توهم‌اش، ضدقهرمان را به مسلخ می‌کشاند] یا میل به جاودانجی [که با مشخص شدن شانس اندک زن برای زنده ماندن، ضدقهرمان را به این نتیجه می‌رساند که عمر طولانی‌تری خواهد داشت اما قواعد بازی به هم می‌ریزد] یا حتی توهم اسماولی کیشاوندی [تصور ما از روابط خویشاوندی زن با عمویش، ارتباطی عمیق با از خودگذشتگی تام و تمام است با این همه هنگامی که زن از این سخن می‌گوید که بارها آرزوی مرگ عمویش را داشته، این توهم هم ناپدید می‌شود]; در آیین میان تنه یک عرزو می‌ماند: با هم مردن. که آن هم از نتیقهرمان و زن، دریغ می‌شود. ایا نام فیلم اخترای به این عرزوست این دیداری شابانا در بهشت؟ شاید! اما متن، آن را به صراحت به ما نمی‌گوید به توییزین کیشتر، به تویتو «وجهی استعاری» آن را تعربفت.

بازی درکانش کا سونگوون

اگرچه «شب در بهشت» از بازی‌های قبل و رووی بحروت است، اما در آن میان بازی کا سونگ وون در نکش ما سنگ گیل. [که در ابتدای امر، مخاطب، او را شخصیتی به‌شدت روانی فرض می‌کند، اما در ادامه درمی‌یابیم که منطقی‌ترین آدم در جهان گنگستری فیلم است و حتی بسیار پایبندِ گفته‌های خود و در نهایت هم، همین پایبندی، او را از بازی حذف می‌کند] درکشان است. Cha Song-woon از 1997 وارد سینما شد و تولیزی شده و شهرتاش به خاطر بازی در جانریهای و سافیح نقشـهای غیرقبلِ آنتزر است مستل بازی تحسین شده ای وی در فیلم «Man on High Heels» (2014/ سکهای جانگ جین). iranian spectators او را با سریال تصویری «Jong Myung» [با نام اصلی «سیاست پرزرق و برق»] می‌شناسند که از تریکی ۵ ایران ایران شد.

تماشای «شب در بهشت» در نماوا

دکمه بازگشت به بالا