تأثیرات سنگ دوم! آنرا تکان دهید !!

نویسنده: سهیلابانو!

ساعت هشت بود که زنگ خطر آتش نشانی ساختمان به صدا در آمد و ساکنان کلاس به محض صدای آژیر به لابی ساختمان شتافتند ، همه آنها به جز انگیزه! آقای هم تنبل و هم حوصله انگیزه داشت! دوستانش بارها و بارها به او گفته اند: شما نه تنبل هستید و نه حوصله و انگیزه ندارید! اما هزینه نشده بود! روی مبل سبز نارنجی بکشید و در مورد چگونگی فکر کنید برنامه سالهای کم شروع یک کار جدید؟ اما از آنجا که برنامه ریزی حرفه ای در راهرو تمایلی به تصمیم گیری در مورد راحتی ندارد پست های منتخب برو ، ارسال کن از کجا مهم هستی! او می خواند و اطمینان می دهد که خود مبل بهترین مکان در جهان است ، نه در راهرو! بنابراین بدون برنامه ریزی حرفه ای در ذهن ، به نظر می رسد برنامه ریزی راهرو یک برنامه خوب از آب خارج نمی شود !!!

به دیوار روبروی او خیره شوید ، چطور است از دیوار بصورت آنلاین درآمد کسب کنید او آن را ، حدود 4000 دلار در روز! او در حال فکر کردن بود که چند سال می توانست از این دیوار درآمد کسب کند ، اما آن را گم کرد !!

در ضمن ،مکالمات پراکنده در راهرو شروع شد و همه دائماً می گفتند: چه کسی مقصر است؟؟؟ مرد فقیر یا جامعه؟ و اصلاً اینطور نیست آینده چیست و چه باید کرد؟

رهبر ساختمان که همیشه اصرار دارد تا ساکنان را به تفاوت و فهم برساند رئیس جمهور و رهبر چیست؟با صدای بلند فریاد بزن همه چیز ساکت است …!، بگذارید روزی با آن روبرو شویم!

آقای معترض تشویق: آرام باشید !!! اگر عصبی نیستید ، بی اهمیت هستید! بدون شک طبق معمول ، این مشکلات همیشه از طبقه پنجم به وجود می آید.

خانم عادل او می گوید: مطمئن نیستم که چه چیزی را ببینم ، چه چیزی را بشنوم ، چه بگویم! سپس به نعوظ او برگردید!

آقای توجیه با همان نگاه ها ، همیشه می گوید: شاید آقای موتیتد معتاد اسیر شده باشد و چند دقیقه برای آن صرف کرده است صدمه به دخانیات سخنان!

ناگهان ، آقای موتفد به یاد می آورد که زباله ها را فراموش کرده ، با کندی حرکت می کند!

صداهایی از راهرو شنیده می شود ، اما طبق معمول ، او از کنجکاوی احساس هیجان نمی کند !!

همسایگان هنگامی که آقای Motive متهم به استفاده از تنباکو است ، ابرو برافراشته اند کلاشینکف آنها خودشان را آماده می کنند !!

آقای انگیزه اکنون به دلیل مسئولیت اجتماعی خود لحظه ای گفت:

چه اتفاقی افتاد؟ مگر اینکه بدانید که کورونا در اینجاست ، پس چرا نباید قانون جدایی اجتماعی را ترکیب و پیروی کنیم؟ !!

آقای پامیک گفت: آیا ما برای خوردن موز آمده ایم؟ !! بعد چرخید تا دیگر نتواند دید صحیح از استاد با انگیزه داشته باشد!

آقای معترض وی گفت: کار ما به حدی رسیده است که ما را در مورد یک معتاد به مواد مخدر راهنمایی کند !!

رئیس ساختمان گفت: “آقایان آقایان! الاغ خود را در ماست تکان ندهید! لطفا آقای Motivit این را صحیح گفت فاصله اجتماعی تماشا کنید !!

آقای معترض گفت: ای کاش نان زیاد داشتیم!

آقای فهیم او گفت ، به هر حال همه ما مقصر هستیم مقصر اعتیاد آقای انگیزه!

با شنیدن اعتیاد با انگیزه ، سر خود را تکان داد و به آقای فهیم گفت: “من اعتیاد دارم؟؟؟ درباره من چه می دانید؟ من هرگز معتاد نبودم و تمام زندگی خود را صرف خواندن کردم همانطور که گفتم: من کتابهای زیادی می نویسم که روی قبر من گرسنه هستند!

خانم عادل پس چرا آژیر مانند استاد با انگیزه به صدا درآمد ؟!

آقای موتوند پاسخ داد: “من داروهای خانگی دارم اسکی عادت کردم ، صد گرم کهربا من برای محافظت از خود در برابر کرونا سیگار کشیدم !!

همه آنها با هم گفتند: حالا که گفتم نامش !!!!

آقای انگیزه بی پاسخ ، با دیدن همسایگان در زباله های کنار سطل آشغال ، وارد کوچه شد. پدر و مادر محیط زیست لعنتی خود به خودی خود را نابود می کنند!

همسایگان به تجمع خود ادامه دادند و گفتند: “آقا”. کی کورونارو داد کی کی اینو گرفت !!!

پاورقی: با تشکر از همه دوستانی که به ما اجازه دادند روزهای سنگی خود را با نام نوشته هایشان بگذرانیم :)) این خلاصه ای از بهترین پستهایی بود که در 98 خوانده ام و به صورت یک داستان کوتاه منتشر شده است :)) با تشکر از خلیجی ، احمد سبحانی ، سهیل مرادی ، علی دادا ، علی معلمی ، شیما صداقت ، محمد صفیدیان ، متین فقیهی ، مرتضی یوسفی مقدم ، علی رضا تهرانی و سرانجام اشراف عزیز ، آقای عزیز و او محسنی در مورد سوء استفاده از نام ها :))))

لطفا در انتخاب نام پست های خود دقت کنید ، که در سامورایی ها ذکر شده شش راه برای یافتن بهترین ها :)))) اما چالش جالب فرصتی برای امتحان کردن آن بود :)) پخش کردن نام خوب یک ضرورت است!

لینک ارسال دوستان تزئینی نیست ، بنابراین حتماً آنها را بخوانید ، زیرا آنها دست ساخته شده و بسیار آبدار و اتاق چمبرلین هستند :)) با عرض پوزش برای سایر دوستانی که مشارکت ارزشمند آنها در اینجا ذکر نشده است :))