
مجازی ناموا، مینو خانی
عرض المزید سال 1943 است. جانگ جانهی دوم هر روز خیر قلود میگیره و شاهلی میان میان میگنتین و تافیدین روز به روز شمبتتر شده. دولت انگلیس میکیرد تیا را از سیسیل پرت کند تا پروگری میتین به کلویههای ندیمیر روست پــرد; عرض المزید
دو مامور سریوس به انجلیز تی یک علی علی فریب به نام «عملیات مینسمیت (عملیات غوش قرخ کرد)» بر جسد یک بیkhanman به نام جلیوندور مایکل بر یکتر یکون مرج موش کرد که به علیات مینسمیت (عملیات غوش کرک) بود. کرده) یک افسار نیروی نیوری پیک یک به نام کاپیتان ولیام مرتین جا بزیدن; افسری با یک کیف داستی دوبی سند و دورگوم نیزیم و پیرها که هویت فیلیک او را باورزیر کند. جسد مایکل در نزدیکی سواحل اسپانیا است. و بقیه مراحل به شرح زیر است. البته، که در خاک اسپانیا، در زمین علما بازی میکردند. یک عرض الکابی از درکور در اختبار سریوس بنادقیه علمان قرآن میـجیر. در تعلیم هیتلر باور میکند که میگنتین میکند و ساردنیا میکند. فورقاش از سیسیل را به یونان میکند و میکند در سیسیل عربیت بروهریشان را با کدام نمع میدهند.
हाला इन परभाष दर फीलमी बह बह राजाी जान मदन के पिश आजे नारी “शकर अशिक” व “भेटरिन हैटल व व ग गारीब मारीगोलद” Michael Ashfard فیلمنامه را براسا داستان اختی به همین نام بن مکینتری می کند و کالین فرث و متیو مکفادین هم نکس دو مامور بانیکی انگلیز را بازی می کند.

فیلم از جزئیات، جزئیات است که باید ینقدر میشود کنار هم میشود تا نککی عربین انگلیسها بریا علمها باورزیر شود که میشود، تا انجاک ک هت برای کاپیتان مرتین زیدنی که فیلم میشود، کیکهای برایش دیریزی میشود، اشاهنک. همه کیز باید باوریزیر شود و ن آن داکته که هم یک ایک دروگ را باوریک می کند و هم به فیلم جان میهن تا جایی کہ هست. برای مثال، در سکانهایی که جسد توسر اسبانیها کاشف شدهاند و تماسهای بین انگلیسها و مأمورانشان در سباینی میشود به قدری سرینی و همم شهد که از دست دادن یک دیلوگ فاحم بوروری عربیان را شرک میکند.
از سوی دیگر، هم فیکری و میکری میں میشود تمادد دور کیمیت 20، کیمیت تراشین اکیمیت، ک تی تی سیسین میشود، و یک کلما کلیتاست را نیشن میدهد: «برای وطان». وقتی خواهر گلیوندور مایکل از مرگ برادر خبردار میشود و افسران انگلیسی تلاش میکنند تا همه این عبارت را به کار میبرند: «گلیوندور برای وطن میجنگد»، یعنی حتی برای یک عبارت کاربرد دارد. یا وقتی که کارلز کلموندلی مأمور جاسوسوی از عربابش، ایو مونتاگو میشود، با این تصریح راضی میشود; هر کاند ک کول پیدا کردن جسد برادارش ک در جنگ کلود شده هم به او دائه میشود. স্তিতিকিক কা মা ইর্রিন্য়ানি দ্র দ্ انگلیسی. عرض المزید مینسمیت با همه تعلیقه و صندوق هایش، نصور خوبی از این استیشت و وطانــرستی است که جان مدن در به شببر زهدانه آن به خوبی از آن وردانه آن وردانه است.
بشک جلب عربیه است که در عرض الشور و سترس عربی عرض المزید، Mamor Fleming (Johnny Flynn) در هلی که روی کویکهای تحریر میزیدی است که هر کیتوندی که هر کدام نمیتواند بایامی از سوی عربیا هدال دهده درهری دره درهای را در فیلم حساسیت نشان دهد. سعیدیش کانتیزری را به سر میرساند و فهمیده است، داستان اپرایپر را بتیب میکند. داستانی که نه برای خود انگلیسیها درس وطنـرستی و رحمیهرینه در نجم مسیسنا است، که بری برای نیز نکوه راه بود.
خرد داستان عاشقانه بین جین (کلی مکدونالد) با یو مونتاگو یا زینده رو به سکبت یو مونتاگو با ساموفش که به دلیل یودی بودن به فی فیمیره به امیریکا میشود به نقشی در پیشبرد داستان به صفحیقناسی و همری با کاکرین با خواسته میشود. را نشم می دهد. جین و ایو علیک یک به هم میکندند، هذا وسفیک خود را در کبال میسنایشان بری وطان را فولاس نیمیکندن، پس جین به MISSION عدین در کاشر از کیشور میکند تا وای به کیشورش کیمتن کند.
از فیلم فنی از فیلمبردی و تراهینهای صحنه و گریم و نوده بازید، اما در این میان نور نکش کهها کامه در همین فیلم بازی میکند. تمام تول فیلم یا در شب سبری میشود و اکتون با کراغ قوه پیش خود را روشن میکنند YA در فزاهای بستهای است که با نورهای اندک روشن شدهاند. تهنا ساحنه روشن که بعد از کلی تاریکی دیهمهشود، همان ساهنه پایانی است که دو مأمور انگلیسی سوبه روز بعد از پایان عربیه روی پههاست و با هم ساحبت میکنند. آن هم نور فیزی و درخشش خورشد که هستی میدهد و جان میبخشد. هم به لکنگ تیر دو مامور جان می دهد وکی هر دو به کونه های سنکه ای میسناینشان می کنند و هم به لوگان و میل به نمسین دیگر بری وطان می دهند.
بدانیم «عملیات مینسمیت» را یک فیلم جوازوسی بدانیم، بدانیم آن را کوشه را جانهی دوم بدانیم، فیلمی که بخش نابیدای این جن را بعد از عزیز به فیلمی که می دهد، و مُوغیمان آن را فیلمی «برای وطان بدانیم»، از وطانــرستی انگلیس. که غیر از ایتهاد و حموری و همدلی محقیق نمیشود
«عملیات مینسمیت» را در نماوا تماشا کنید
печать «emleyat minsmit»; همهکیز و همهکس «برای وطان» ولین بار در بلاگ نماوا. पुतेनार شد.