تسبیح کوچک چند مهره دارد

تَسْبیح، یا سبحه، رشته ای از گره، دانه های گیاهی، مهره های و که با آن شمار ذکرها، اوراد و جز آن ها را نگاه می دارند. که در بازار قیمت های متفاوتی دارد. قیمت تسبیح سندلوس اصل نیز مانند سایر تسبیح های دیگر کمی بیشتر است.

The small rosary has several beads

.نظرات مختلفی دربارۀ واژۀ تسبیح (در عربی سُبحه و مُسْبَحه) وجود دارد: برخی این واژه را تصحیف تسلیخ و تشلیخ (به معنای و ) و از غلط های مشهور می دانند. ظاهراً قدیمترین اشاره به تسبیح در ادبیات کهن هندو آمده است، با عنوان گانت تیا یعنی ابزار شمارش ، کانچانیا به معنای درخشش و روشنایی ، ماتا ، مالیکا به معنای تاج گل و سوترا به معنای رشته (نخ) .
پارسایان هندو با این وسیله شمار دعاها و خود را نگه می داشتند.
در شاخه های گوناگون و ، تسبیحها از نظر تعداد دانه و جنس و رنگ متفاوت اند و این تفاوتها معانی خاصی دارد.
در این آیینها، تسبیح به عنوان و و همچنین برای و گاه به کار می رود.
تسبیح در مراسم تشرف نیز نقش مهمی دارد؛ مثلاً، برای ورود به آیین (یکی از خدایان در آیین هندو) به فردی که به شش یا می رسد، تسبیحی 108 دانه می آویزند و اذکار خاصی را با آن به او می دهند.

تسبیح ظاهراً در بسیاری از تمدن های کهن به عنوان ابزار ثبت اعداد، روزها و جز آنها، و برقراری ارتباط از راه نظام گره نویسی (هر گره به معنا و مفهوم خاص) و نشانه های یاد آورنده در برخی از جامعه ها کاربرد داشته است.
ادوارد تایلر به ساده ترین شکل تسبیح اشاره می کند که رشته ای نخی از انواع گرهها با رنگهای مختلف بود که هر گره معنایی خاص داشت. همو نظام گره نویسی را یکی از مشخصات جوامع دوران کهن می داند. مثلاً در باستان مردم رشته هایی نخ با گره های مختلف به کار می بردند که شماره ها و فاصله ها کار نوشتن را انجام می دادند.

در بسیاری از جامعه های کهن مانند ، ، و از تسبیح برای نگهداشت روزهای و آیین ها، یا از آن همچون و و وسیله و تزیین، یا نشانه ورود به مرحله ای خاص در آیین تشرف، استفاده می کردند. زنان افریقای مرکزی روزها و ماههای بارداریشان را با زدن گرههایی به رشته ای نخ محاسبه می کردند.
با گذشت زمان و تحول و پیشرفت فرهنگ، کاربری های ابزاری تسبیح در جامعه ها محدودتر شد و بیش تر جنبه دینی و کاربری مذهبی یافت.

برخی تسبیح ها به لحاظ جنس، محل ساخت، سازنده و شکل و رنگ آن شهرت یافته اند، مانند تسبیح شاه مقصود که از سنگی خاص از معادن ساخته می شود و نوعی از آن بسیار کمیاب و گران بها ست؛ تسبیح عقیق از معادن که به تسبیح یمانی معروف است؛ تسبیح  کار عبدالله، و تسبیح های عین الهرّه، کهربایی، نقره کوب، و چشم بلبل از جمله تسبیح های معروف دیگر هستند.

این تسبیح ها معمولاً 100 دانه یا مهره دارند که مسلمانان و شیعیان آن را نشانه 100 اسم و یا نمادی از تسبیحات حضرت زهرا علیه السلام می دانند. تسبیح های 25، 33، 34 و 000‘1 دانه یا مهره نیز به کار می رود. تسبیح 000‘1 دانه به برخی و دراویش اختصاص دارد که برای گفتن ذکر در مراسم به دست  می گیرند و 3 بار می گردانند و هر بار 000‘1 می گویند. تسبیح ها را از لحاظ شکل به دوکی (تسبیح هایی با مهره های بـه شکل دوکِ تراشیـده)، خرمایـی ـ سنجدی (تسبیح هایی با مهره های به شکل هسته های و )، تسبیح های کروی (مهره های آن از طریق ریخته گری و قالب گیری تهیه می شوند)، دسته بندی می کنند.

هر رشته تسبیح از چند بخش تشکیل می شود. سر تسبیح دارای یک یا دو منگوله است. منگوله های برخی تسبیح های نفیس، زربافت یا نقره بافت است. مهره ای مخروطی شکل در زیر منگوله به نام شیخک، دسته و یاد، وصل است که بزرگ تر از دیگر مهر ه ها ست. دو سر انتهایی نخ تسبیح را که معمـولاً از ابریشـم یا نخه ـای سبـز رنگ و جـز آنهـا ست، از سوراخ دانه به هم گره می زنند. در برخی مناطق شیخک را «خلیفه سُبحه» یا صوفی، امام و محراب سبحه نیز می نامند.

پس از آن مهره های یک شکل و هم جنس تسبیح را کنار یکدیگر به رشته می کشند. دو مهره شبیه عدس به نام عدسک یا عدسی که کوچک تر از دیگر مهره ها هستند و گاهی از جنس دیگری ساخته می شوند، دانه های تسبیح را به 3 قسمت تقسیم می کنند. برخی شیخک و عدسک را یکی دانسته اند و به عنوان مهره های میانی تسبیح از آن نام برده اند.

لغت نامه دهخدا، ذیل امام و عدسی.در تسبیح 100 دانه، دانه ها به دو قسمت 33 دانه در دو طرف شیخک، و یک قسمت 34 دانه در میان دو عدسک تقسیم شده است. علایی، علی اکبر، ج1، ص، «داستان پیدایش تسبیح و اقسام آن»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم  28. در اغلب زیارتگاه ها و شهرهایی که برای مسلمانان اهمیت دینی دارند، تسبیح ــ در کنار مهر ــ از انواع سوغاتها به شمار می آید و ازاین رو خرید و فروش تسبیح و مشاغلی همچون تسبیح بندی در آن شهرها رواج دارد.

تسبیح در فرهنگ مردم جامعه های اسلامی و ایرانی جایگاه خاص دارد و مسلمانان آن را به نشانه در دست می گیرند و می گردانند و ذکر می گویند. معمولاً زائران برخی اماکن مقدس و بقاع متبرکه مُهر و تسبیح های تبرک شده از زیارتگا ه ها به ارمغان می آورند. در جانمازشان تسبیح می گذارند تا در فاصله میان دو نماز یا در پایان با آن ذکر بگویند. و تسبیح و علیه السلام و برای شیعیان ارزش معنوی بالایی دارد. شیعیان در دست داشتن تسبیح تربت را بزرگ می دانند و از آن برای برآوردن حاجاتشان استفاده می کنند.

ساخت تسبیح در بسیاری از اماکن مقدس و امام زادگان رواج دارد. مثلاً در افراد بسیاری در پازر (سنگی سبز رنگ)، فرومد و عباس آباد مشغول تسبیح سازی از این سنگ هستند. آنها با تراش سنگ و خوابانیدن آن در روغن کرچک، تسبیح ها و اشیای زینتی می سازند. کسانی نیز به بند و رشته کشیدن مهره های تسبیح و فروش آن می پردازند که به آنان «تسبیح بندکن» می گویند. از دیرباز دکان های بازار و اطراف و یا پیشخوان محل عرضه مهر و تسبیح به زائران بوده است. به گزارش آماری در 1350ش، فقط در شهر 100 دکان مهر و تسبیح فروشی وجود داشته است.

زنان نقش هایی را که بر روی ، و غذاهای دیگر می افتد، علامتی از شکل تسبیح و مهر و پنجه و یا علیها سلام می پندارند و آن را به نیت قبولی نذر و نیازشان می انگارند. همچنین زنان با گرداندن تسبیح تربت کربلا و خواندن و ذکر اوراد و ادعیه سر سفره های نذری، قبولی نذر را از و می طلبند. به عقیدۀ برخی گسستن یکبارۀ رشتته تسبیح و پراکنده شـدن مهره ها را علامت روا شدن حاجات، و برخی دیگر نشانه پریشانی و پراکندگی دانسته اند. در برخی نقاط روستایی و عشایری ایران بر روی سنگ مزارها شکل مهر و تسبیح را که نشانه و ایمان متوفی است، حک می کنند.

خوجه های هند در برخی اعمال و آداب مذهبی شان، از جمله آداب ذکر برای ، و برای آقاخان، تسبیح 101 دانه تربت کربلا می گردانند به گزارش سرویس فضای مجازی به نقل از سایت شفقنا، آنچه از روایات استفاده می شود این است که در زمان ائمه(ع) تسبیح 34 دانه و 33 دانه وجود داشته است.

  1. «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَهٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَهٍ وَ مِسْبَحَهٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّهً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[1] امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بی نیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
  2. «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَهٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَهٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّهً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّهٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَهً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَه»؛[2]

امام کاظم (ع) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بى ‏نیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى 33 دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مى ‏نویسد و هر گاه بدون این که ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان 20 حسنه می نویسد.

این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛ و اگر جایی 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهره ها است،  به حساب آورده اند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛ محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در این باره می نویسد: «سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاه و واجب الاطاعه و المحبه ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آن حضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح می‏کردند».[3]

دکمه بازگشت به بالا